یادداشت
1403/8/14
📝 سکههای طلا و تکههای زباله: ▪️ «پرنده به پرنده» یک کتاب خودمانی دربارهٔ زندگی نویسندههاست؛ کتابی که میخواهد راه و رسم نویسنده شدن را نشان بدهد و از چالشهایی بگوید که ممکن است هر نویسندهٔ تازهکاری با آن روبهرو شود. پس اولین مطلبی که باید به علاقهمندان مطالعهٔ این کتاب یادآوری کرد این است که شباهت زیادی با یک درسنامهٔ منسجم و یک متن آکادمیک ندارد. آن لاموت در این کتاب به دنبال بیان نکاتی بوده است که مسیر را برای نویسنده روشن و تا حدی هموار میکند. او میخواهد پندارهای نادقیق و تصورات نادرست مشتاقان نویسندگی را اصلاح کند و به آنها گوشزد کند که حرفهٔ نویسندگی هم سختیها، زحمتها و فوتوفنهای خودش را دارد. نویسنده تجربهٔ شخصی خود را دربارهٔ یافتن ایده، سختیهای نگارش طرح، چاپ و فروش داستان، کمالگرایی در هنگام نوشتن، مواجهه با نظرات تند منتقدان و... با شما به اشتراک میگذارد. بنابراین کتاب «پرنده به پرنده» را باید به دید یک کارگاه انتقال تجربه خواند، نه آموزش عناصر و اصول داستاننویسی؛ هرچند از اینگونه نکات هم خالی نیست. ▪️ آن لاموت در ابتدا وضعیت شغلی حرفهٔ خود را برای علاقهمندان به نویسندگی تبیین میکند. او تاکید دارد که با چاپ داستان، مشکلاتمان حل نمیشوند و لزوماً به ثروت و شهرت نمیرسیم. سپس سعی میکند انگیزههای واقعبینانهتری برای نوشتن داستان معرفی کند و به آنها که افسرده هستند یا مشغولیتهای ذهنی زیادی دارند میگوید که هیچ راهی جز نوشتن ندارند: یا بنویسید، یا بروید خودتان را بکشید! در ادامه، فرایند خلق یک داستان را از مرحلهٔ شکلگیری ایده تا پیشنویس و عرضه به ویراستاران و کارشناسان نشر بررسی میکند و از تجاربش در این موارد میگوید. در این میان نصیحتهایی هم به نویسندگان میکند که برخی کاربردی و عملی هستند و برخی به اعتقاد من انتزاعی و شبهانگیزشی! ▪️ نمیتوانم منکر مطالب خوب و مفید کتاب بشوم. این کتاب حتماً حاوی نکات مفیدی برای خوانندگان و خاصه افرادیست که تصویر دقیق و کاملی از زندگی یک نویسنده ندارند. اما به نظرم نکات خوب کتاب مثل چند سکهٔ طلا درون اتاقی پر از زباله پنهان شدهاند! نویسنده به سیاق کلاسهای درسی خود، قصد دارد با بیان مثالها و خاطرات شخصی منظورش را توضیح بدهد. شاید ذکر مثالهای متعدد در بعضی موارد مفید باشد؛ اما آن لاموت آنقدر غرق در توضیح مثالهای خود میشود و خاطراتش را به درازا میکشاند که نکتهٔ اصلی گموگور میشود! برای مثال خاطرهٔ او از کودکی خود و شغل و بیماری پدرش، محتویات پاکت ناهارشان در مدرسه، نحوهٔ پایان یافتن فلان مسابقهٔ بسکتبال و... . این رودهدرازیها و ناتوانی در بیان موجز و شستهرفتهٔ هر مطلب، چه بسا خوانندگان را درمورد مهارت نویسندگیِ مولف کتاب هم به تردید بیندازد! ▪️ «پرنده به پرنده» پر است از یادآوری فیلمها و داستانهای مورد علاقهٔ نویسنده. در ابتدا ممکن است گمان کنید این مرورها کاربرد تطبیقی و فایدهٔ آموزشی دارند؛ ولی اصلاً اینطور نیست. ارجاع دادن خواننده به قیافهٔ فلان شخصیت در فلان فیلم یا یادآوریِ بلایی که بر سر یک کاراکتر معروف آمد، نه برای نشان دادن یک تکنیک داستاننویسی، بلکه تنها برای توضیح احوال نویسنده است! جالب است که نویسنده نمیتواند حال درونی و وضع ظاهری خود و دیگران را توصیف کند و مجبور میشود به فیلمها و سریالها و اشعار متوسل شود! این ارجاعها شاید از روحیهٔ نویسنده سرچشمه میگیرد که دلش میخواهد صمیمانه سخن بگوید و شوخی کند؛ اما مشکل اینجاست که متن نهایی اصلاً خندهدار و بامزه نشده است؛ لااقل برای من. در طول مطالعهٔ داستان مدام از خودم میپرسیدم که آیا این سطح از بینمکی به دلیل تفاوتهای فرهنگی میان جامعهٔ ایرانی و جامعهٔ نویسنده است و درک این شوخیها برای من سخت است یا اینکه نویسنده ذاتاً بیمزه است. ذکر کیفیت مصرف الکل یا دفعاتی که نویسنده مواد مخدر مصرف کرده است و جزییات شغل نامتعارف پدرش چه کمکی به نوآموزان میکند و چقدر برای هنرجویان حاضر در کلاس خانم لاموت مفید است؟ خدا عالم است. ▪️ در مجموع میتوان گفت که «پرنده به پرنده» کتابیست که گاهی حرفهای نابی برای گفتن دارد و گاهی به یک کتاب انگیزشی زرد شبیه میشود. قطعاً خواندن کتاب خالی از لطف نیست؛ اما بیشتر از آنکه برای خوانندگان باتجربه چیزی برای ارائه داشته باشد، برای کسانی مفید است که شناخت چندانی از آیندهٔ حرفهٔ نویسندگی و سختیهای آن ندارند. با این حال نباید فراموش کرد که مثل تمام منابع ترجمهشدهٔ دیگر، این یکی هم برای نویسندهٔ خارجی نوشته شده و به دلیل اینکه نویسندگی در مملکت ما شباهتی به یک شغل و منبع درآمد مطمئن ندارد، بسیاری از رویهها و راهکارها و توصیههای کتاب برایمان موضوعیت نخواهد داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.