یادداشت مصطفی داوری
1403/9/19
بالاخره تمومش کردم هرچند بعد از خواند نصف کتاب میخواستم کنارش بگذارم اما چه کنم کرم تموم کردن کتاب حتی به زور در من وجود دارد و کتابی را که تمام نکنم انگار مطلبی از آن را از دست داده ام. می دانم خیلی منطقی نیست و بیشتر یک حس خاص است که فکر کنم بعضی از شما داشته باشیدش و یا تجربه کرده باشید کتاب خیلی ژورنالیستی است و تکه خاطرات از آدم های مختلف را در آن جمع آوری کرده است . خب تا حالا روایت جنگ را از دید زنانه اش زیاد نشنیده و یا نخوانده بودم . از این نظر مدت ها بود که می خواستم بخوانمش. بعد از نیمی از کتاب که خواندم احساس کردم کلیت حرف و دغدغه های زنانه را فهمیدم و بقیه کتاب بیشتر تکمیل کتاب است تا به اندازه یک کتاب دربیاید البته این نظر من است . همینکه روایت غیر معمول از جنگ را که به قول نویسنده روایتگر آن مردان هستند خودش جذابیت دارد اما خب شاید روایتگری ها خیلی برایم جذاب نبود کم به زور و بر خلاف میل تمامش کردم. البته جنگ آن قدر صورتهای مختلف دارد که حتی از نگاه بچه ها هم فکر کنم می توان کتاب نوشت و فقط نوشت و سخت است که طرف درست تاریخ بایستی و بفهمی حق با کیست مگر اشل و معیاری درشت داشته باشی . البته این روایت ها از زبان سربازان زن روسی بود که طبیعتاً کشورشان مورد تجاوز قرار گرفته بود و به عنوان دفاع از وطن به جنگ رفتند . از جاهای جذاب و قابل تامل برای من، وضعیت این سربازان بعد از جنگ و برخورد آدم ها با این افراد بود که به عنوان سرباز زن دوشادوش مردان در حنگ شرکت کرده بودند و پذیرش و عدم پذیرش افراد مختلف از اینها گاهی تعجب مرا بر می انگیخت که این ها برای دفاع از وطن رفته بودند اما در نظر برخی بعد دیگر زندگی زنانه مهمتر از دفاع از وطن بود که باعث می شد برخورد مورد رضایتی با آنها نداشته باشند. در مجموع فکر کنم برای یکبار خواندن کافی باشد آن هم اگر خواستید کامل بخوانید، اگر هم بخش هایی از آن را خواستید بخوانید ضرر نکرده اید چون چارچوب کتاب دستتان می آید و نیازی نمی بینم کل کتاب. را از اول تا به آخز بخوانید .
(0/1000)
نظرات
1403/9/19
بعد از کتاب حوض خون (روایت زنان از دوران دفاع مقدس ) این کتاب بهم معرفی شد و کنجکاو شدم بخونم ...اما حین خوندن همین احساس مکتوب شما رو داشتم و از اون جایی که این کتاب محبوبیت زیادی بین خوانندگانش داشته ، در طول خوندن برام سوال میشد که چرا اشکم در نمیاد ! نکنه نژاد پرست شدم و خبر ندارم که اون طور که انتظار داشتم دلم نمی سوزه !.. اما فکر می کنم بخاطر خوندن کتاب حوض خون بود که غم زیادی رو به من چشوند و نتونستم غم این کتاب رو دریافت کنم ..
2
1403/9/19
من این کتاب رو چند روز پیش تموم کردم و یادداشت شما رو در بخش پیشنهادات دیدم و چون کتاب رو تموم کرده بودم نمیخواستم مکثی روی یادداشتتون داشته باشم و گذرا خط اول رو خواندم و با همان خط اول ، نتونستم از ادامش بگذرم ، شاید اگر از یادداشتتون این برداشت رو میکردم که بر اساس سلیقتون کتاب رو دوست نداشتین ، هرگز بر این نمیشدم که نظری بنویسم . اما شما بر اساس دلالیلی به گونه ای پیشنهاد نخواندنش (و یا انطور که مثلا با نخواندنش چیزی رو از دست ندادین ) رو به خواننده دادین ، که صد البته نظرتون ارزشمند هست . اما من خواستم به خواننده بگم که به دلایلی دیگر حتما کتاب را بخوانند
1
1403/9/19
اول اینکه به نظرم خواننده اگر عاقل باشد با خواندن یک کتاب از هر جبهه ای موضع گیری نخواهد کرد که حق با کدام بود و یا ظالم کدام بود و مظلوم کدام ! اما چیزی که از نکات مثبت کتاب بود همین بود که بخش زیادی از کتاب روایت رزمنده های زن شوروی بود اما در انتها روایت همین زن ها رو از زنان آلمانی که به دست نیروهای شوروی افتاده بودند میخوانیم .
1
1403/9/19
دوم من خودم به شخصه این کتاب رو برای اینکه کتاب خونده باشم و طبق معمول روایت یک دانای کل را بشنوم نخواندم ، از دلایل اصلی مراجعه ام بهش همین ژورنالیستی بودنش بود ، که بدون شک اگر کسی صرفا به دنبال مطالعه کتاب هست قطعا گزینه مناسبی برایش نخواهد بود خودم خیلی مستند های جنگی نگاه کردم چه برای دفاع مقدس یا جریان داعش و جنگ جهانی دوم و اساسا دنبال مستند های جنگی هستم نه فیلم های جنگی ، میخوام بگم شما با یک کتاب جنگی مواجه نیستید این یک مستند نگاری جنگی است ، که همین نکته باید خوانندگان را کمی غربال کند. خیلی جای بحث داره ولی از حوصله خارج است که بیشتر ادامه بدم و نکته نهایی رو در رابطه به قسمت پایانی نظرتون خدمتتون میگم ، بر اساس همان نکته دوم که خدممتون عرض کردم،
1
1403/9/19
به نظرم باید براتون مشخص باشه که در کتاب دنبال چه هستید اگر مثل منِ دهه هفتادی که هیچ ربطی به جنگ نداشته و هیچ کس از اطرافیانش در جنگ نبوده باشین که میخواهید این پدیده عجیب و غریب تاریخ بشر رو درک کنید حتما به صورت کامل بخوانید بدون جا انداختن هیچ یک از روایت ها (به نظرم اگر هم نمیخواهید بازهم حتما به صورت کامل بخوانید ) واقعا دوست ندارم ایتقدر طولانی بنویسم ولی نمیتونم این رو نگم که متاسفانه یک روایت افسانه ای و کلیشه ای از جنگ در ذهن نسل من و بعد از من هست ، اگر از من بپرسند میگم که جنگ حتی چهره مردانه هم ندارد ، اما چند روز پیش هنگام خرید از فروشگاه شنیدم که جوان فروشنده در اعتراض به یکسری مسائل خیلی راحت گفت که امیدوارم جنگ بشه و این رو خیلی راحت و مصم گفت و این بشدت قلبم رو بدرد آورد .
2
1
1403/9/21
خیلی وقت پیش این کتاب رو خوندم و فکر نمیکنم هیچوقت از یادمبره، خیلی باهاش گریه کردم🥲
1
مصطفی داوری
1403/9/19
1