یادداشت پرستو خلیلی

قلب سگی
        سلامی دوباره.
این کتاب اولین خوانش من از میخاییل بولگاکوف بود و بسیار لذت بردم.
 این کتاب در سال ۱۹۲۵ نوشته شد که در همان سال منتشر شد؛ اما انتشار دوباره‌ کتاب را ممنوع کردند تا اینکه سرانجام رسماً در سال ۱۹۸۷ دراتحاد جماهیر شوروی منتشر شد.
راوی چندین فصل اول داستان سگی‌ست به نام شاریک است که از وضعیت بد زندگی‌ش درخیابان های مسکو و رفتار بد مردم با او می‌گوید. در نظرم این سگ نماد مردم روسیه در همان سالهای رهبری لنین بوده، که مردم روسیه قرن‌ ها تحت ستم و خشونت بوده و با آنان مثل حیوان رفتار شده.
حالا از شانس خوب یا بد، بعد از زندگی سخت این سگ پروفسوری او را پیدا کرده و به منزل خود می‌برد و سگ خیال می‌کند دیگر زندگی‌اش از این رو به آن رو شده!

"دنبال شما بیایم؟ اگر آن سر دنیاهم باشد می‌آیم آقا. اصلا با پوتین‌های نمدی‌تان بکوبید توی پوزه ام، یک کلمه هم از دهانم بیرون نمی‌آید."

پروفسور فیلیپویچ نشان دهنده ی لنین است، که سعی در تغییر عقل انسان داشت تا آدم بسازد ولی فقط با داشتن عقل نمی‌تواند «آدم» ساخت، بلکه احساس و روح انسانی است که «انسان» می‌سازد.
      
4

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.