یادداشت

خبرنگار دو دلاری
        به نام خدا
۱
سفرنامه‌ها، نوعی تقلبند؛ مثل کد تقلب بازی‌ها که بشود زودتر مراحل را پیش رفت و جلو افتاد. تقلب در خواندن تجاربی که خود ما برای دریافتنشان باید هزینه از مال و جانمان کنیم ولی حالا با فقط خریدن و خواندنش، دنیای ما گسترده‌تر می‌شود. البته که حضور در سفر و لمس نزدیک تجارب مسافری که سفرنامه نوشته، چیز دیگری است و مای فقط خواننده محرومیم از درک آن ولی..ته‌نشین‌شده‌های هر سفر که در سطرسطر سفرنامه می‌آید همانی است که به کار ساختن دنیایمان می‌آیند اگر اهل خلوت و تفکر باشیم.
۲
حامد هادیان نجیب است و اگر ببینیدش زیادی دهه‌شصتی می‌خورد. از آن‌ها که عکسش خوراک حجله شهداست ولی خبرنگار است و دوست دارد خبرنگار بحران باشد. به نظرم نسخه مذکر نفیسه کوهنورد است با آن چشم‌وابروی مشکی و موهای کوتاه مردانه‌اش. نفیسه را می‌گویم. حامد خبرنگار است و سعی می‌کند بی‌طرف بنویسد و ببیند. حالا کتاب سفرش به اکراین آن هم دو ماه بعد آغاز جنگ، چاپ شده. سفر یک خبرنگار نجیب بحران‌دوست.
۳
کتاب پر است از ارجاعات ادبی که نشان می‌دهد هادیان اهل کتاب‌خواندن است.
کتاب پر از عکس هم هست.
خوب و زود شروع می‌شود.
تا جاهایی هم می‌تواند درونیات نویسنده را منتقل کند.
کمی هم فضای جنگ را روشن‌تر.
۴
کتاب البته یواش یواش از ریتم می‌افتد.
تکراری می‌شود.
چیز بیشتری ندارد.
جاهایی پرهیزکارانه از توصیف آدم‌ها، گفت‌وگوها، دیده‌ها عبور می‌کند که خطاست مثل جایی که آن آخرها حامد هادیان با سارا اشتون خبرنگار آمریکایی و یهودی گپ می‌زند و خیلی خلاصه ازش عبور می‌کند.
زیادی خبرنگارش در موضع ضعف و گرسنگی است و از آن خبرنگار آتشین خبری نیست شاید چون واقعا حامد هادیان فقط دوست دارد وسط بحران باشد ولی خودش بحرانی نیست. و به همین دلیل در سفر چیز زیادی گم می‌کند. نمی‌دانم. 
اما کتاب با همه ضعف‌ها و قوت‌هایش، لازم است. و چقدر کم داریم از این کتاب‌ها و آدم‌ها.
۵
کاش عکس‌ها رنگی بودند.
۶
کتاب را بخوانید. و این‌که ندیدم جایی از کتاب وجه تسمیه نامش آمده باشد: خبرنگار دو دلاری. 
گویا در نمایشگاه کتاب با تاخیر توزیع شد. می‌گویند مشکل ممیزی داشته.
      
24

46

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.