یادداشت

می‌خواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم
        
یک کتاب روانشناسی هست. ولی نویسنده به هیچ عنوان تحصیلات روانشناسی نداره و فقط بر اساس جلسات مشاوره که میرفته این کتابو نوشته.
اوایل کتاب مکالمات فرد با روانپزشکش در جلسات مشاوره رو شرح داده بود. این قسمت ‌ها خوب بودن و گاهی باعث می‌شد فکر کنم که آیا من این مشکلو دارم یا نه و یا میتونستم بعضی از رفتار‌های فرد رو درون  خودم پیدا کنم. حتی به این فکر افتادم تا به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنم. چون به نظرم میتونه با توجه به چیزایی که باهاش درگیر هستم، کمک کننده باشه. 
قسمت دوم کتاب صحبتای نویسنده بود. یهو مکالمات تموم شدن و من فقط با یه سری موضوعاتی که تو ذهن نویسنده می‌گذشت روبه‌رو می‌شدم و راستش فقط دلم میخواست تموم بشه. چون برام آموزنده و جالب نبود.
فکر میکنم از اون دست کتاب‌هاست که می‌تونه یه نوع احساس همدردی درون آدم ایجاد کنه  و باعث بشه آدم با خودش فکر کنه که " آره من تنها فردی  نیستم که  این مشکل رو داره."  و  به نظرم اینطور نبود که بخواد اطلاعاتی در حیطه روانشناسی بهمون اضافه کنه و یا راه‌حل هایی رو ارائه کنه. 

      
51

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.