یادداشت sepide._.alian

        ... قصه‌ی ماهی پیر تمام شد، یازده هزار و نهصد و نود و نه ماهی کوچولو شب بخیر گفتند و خوابیدند، مادربزرگ هم خوابش برد، اما  ماهی سرخ کوچولویی هرچه کرد از فکر دریا خوابش نبرد :)

 و من هم اینجا، دقیقا بعد از خوندن داستان، دارم به این فکر می‌کنم یعنی یه روزی می‌تونم ماهی سیاه کوچولو جویبار خودم باشم؟
      
45

7

(0/1000)

نظرات

بی شک و بی قید و شرط 
یکم چاشنی صبوری و طغیان می‌خواد که مطمئنم بین ادویه ها می‌تونید جور کنید 🌱
1

0

امیدوارم ^^ 

0