یادداشت رضا درگاهی فر

 سر بر دامن ماه
        کتاب «سر بر دامن ماه» زندگی «بانو حٌدیث» همسر امام هادی، مادرِ امام حسن عسکری و جده قائمِ آل محمداست . زنی که در اوج لطافت و مادری، با اراده‌ای پولادین مقابل عباسیان و فرزندش جعفر ایستاد و اجازه نداد آنان ریشه شک را آبیاری کنند و کمر به نابودی اعتقادات شیعیان ببندند.

این رمان جذاب از زمانی شروع می شود که بانو حدیث به همسری امام هادی(علیه السلام) در می آید و حسادت کنیز دیگری به نام قبیحه که زمانی رفاقتی با او داشته است را برمی انگیزد، دشمنی با بانو حدیث آغاز می شود.

بانو ماجراهای زیادی تا به امامت رسیدن امام زمان (علیه السلام) از سرمی گذراند و به عنوان وصی و جانشین فرزندش معرفی می شود.
برشی از کتاب سر بر دامن ماه:
قبیحه، که تاکنون آرام است، برمی‌خیزد، نوزاد را به دستِ کنیزش می‌دهند، در چشم‌هایش برق شادی نمی‌بینم، جا خورده اما خود را نمی‌بازد: «چون زبیده باشم که پایان عمرم را در تنهایی و بی کسی و فقر بگذارنم؟ هرگز چنین نخواهد شد. به والله که پسرم را به تخت می‌نشانم و تا آخرین نفسم بانوی این قصر خواهم بود. این را بدان آنکه بر حق است، بر تخت هم هست. خدای من و تو یکی‌ست.

چه شده که مولای من متوکل چنان در راس است و مولای تو اباالحسن چنین در پستو و حاشیه؟ من مایلم در کنارِ خلیفه مسلمین بایستم نه چون تو همسرِ مردی باشم که برای رسیدن به حکومت و خلافت، دست به شمشیر نمی‌برد.»
سری به افسوس تکان می‌دهم برایش و پاسخ می‌دهم :«به چه حرف پا می‌فشاری؟ به حرف باطل؟ زندگی در زیرِ سایه عباسیان ننگ است. حکومت و خلافت و ثروت، مقام کوچکی‌ست برای مولای من؛ که اگر بخواهد و اراده کند هر چه هست در این خاک و برای اهل خاک، برای اوست.
برگرفته از سایت کتاب جمکران
      
4

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.