بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت محدثه سلمانی

                اولین کتاب 1403 امروز توی بهشت رضا نصیبم شد. سرخاک شهید دانیال زینال زاده شروع به خوندنش کردم و تقریبا نرسیده به خونه تموم شد.
کتاب نامه هایی از شخصیت های مختلف داستان به همدیگه س.موضوع این نامه ها سرهنگ خلبانی به نام مرتضی مشکاته که هردو پاش رو توی یک ماموریت از دست داده و  دیگه نمی تونه پرواز کنه و این روی روحیه ش تاثیر گذاشته.
کتاب کوتاه و ساده ای بود و داستان سرراست و شیرینی داشت. شخصیت ها رو دوست داشتم و برام واقعی بودن. چقدر خود سرهنگ مشکات رو دوست داشتم و چقدر با سرهنگ میریان حال کردم و خندیدم و چقدر زن های داستان رو دوست داشتم.کتاب خیلی واقعی بود؛ معنویت و توکل مردان جنگی و همسرانشونو  انکار نکرده بود و همزمان اون ها رو خیلی دور از دسترس نبرده بود. 
متن کتاب پر بود از اصطلاحات خلبانی نظامی و کاملا این همقطار بودن سه تا خلبان حس می شد.
تمام مدتی که داشتم کتاب رو می خوندم انگار دایی بزرگم که سرهنگ نیروی هوایی ان کنارم نشسته بودن و باهام حرف می زدن. دایی اگرچه خلبان نیستن و مهندس هواپیمان اما همقطار و هم مرام شخصیت های کتابن. پس به نظرم کتاب توی تصویر کردن ارتشی ها موفق بوده.
دلم برای داییم تنگ شد:) برای اورکت سبز ارتشی و عینک خلبانی و اون مرام و نظم ارتشی شون.
اولین کتاب خوبی بود برای سال 1403
        
(0/1000)

نظرات

خدا هر دو شهید بزرگوار دانشجو رو رحمت کنه...
 شهید حسین زینال زاده و شهید دانیال رضازاده🤍
ازبه رو خیلی دوست داشتم ، کتابای امیرخانی رو تا الان هرچی خوندم دوست داشتم.حتی وقتایی که با تفکراتش دست به یقه میشم _بیشتر توی یادداشت هاش_. بازم از درون لذت میبرم چون یه نویسنده واقعی و زبردست این کلماتو نوشته!
1
آره، امیرخانی نویسنده خیلی خوبیه. ازبه از من او و بقیه رمان هاش پختگی کمتری داشت اما بازم امیرخانی بود.
منم امیرخانی رو دوست دارم، اشتباه می کنه اما بدخواهی نه