یادداشت بابک قائدنیا
1403/12/12
(0/1000)
نظرات
1403/12/15
با این برداشت، ظهور مفهوم پیشرفت تو تاریخ اندیشه رو چه جوری میشه تفسیر کرد؟
2
1
1404/4/13
در این میان شاید افسونزدایی از طبیعت و تاریخ نیز بیشتر رونق گرفت. در گذشته، طبیعت و تاریخ معمولاً در چرخههای تکرارشونده درک میشدند (مثلاً در تفکر سنتی یونانی)، اما با پیشرفت علم و افول ساختارهای سنتی، این چرخه شکسته شد و مفهوم پیشرفت خطی جایگزین چرخه شد و نوعی قاب معنایی ایجاد کرد که میگفت: «ما بهسوی چیزی بهتر میرویم، حتی اگر حالا تاریک است.» می توان سئوال را از منظر دفاع فرهنگی در برابر مرگ و بیمعنایی نیز در نظر گرفت. اگر انسان بداند که آینده میتواند فاجعهبار، تهی یا بیمعنا باشد (بهویژه در جهانی بدون خدا یا اطمینان متافیزیکی)، آنگاه ایده پیشرفت نقشی شبیه به اسطوره یا ایمان ایفا میکند به این معنی که آینده هدفمند و مثبت تصویر میشود، تا فرد و جامعه بتوانند با اضطرابهای وجودی چون مرگ، پوچی و ابزوردیسم کنار بیایند یعنی در دوران مدرن که اطمینان به روایتهای سنتی، تضعیف شد، مفهوم پیشرفت عملاً جانشین ایمان به نجات یا رستگاری شد. سپاس از پرسش خوب شما که موجب شد بیشتر به این مفهوم بیاندیشم.
0
بابک قائدنیا
1404/4/13
0