یادداشت زهرا سادات گوهری
4 روز پیش
خب. این جلد هم تموم شد و باید بگم که واقعا زیبا بود، علیرغم اینکه به نظرم فیلمش تا حدودی بهتر عمل کرده بود. خیلی با خودم کلنجار رفتم که این عقیده رو پیدا نکنم، اما خب... دلیلش رو هم میگم. اول از همه بگم که کتاب واقعا روایت دلنشینی داره و اون زاویهی دید دانای کل به خوبی کارش رو انجام میده، یه موقع هایی حس میکردم که مثل این فیلمهای قدیمی، یه بچهی هفت هشت سالهام و داخل یه خونهی بزرگ و دنج و گرم نشستم کنار شومینه و دستهام رو دور زانوهام حلقه کردم و نویسنده که روی صندلی گهوارهای نشسته، داره داستان رو برام تعریف میکنه. واقعا همچین حسی داشت:) و خب... میدونید، یه داستان تمام و کمال بود. منظورم این نیست که شخصیت پردازی و ... بینقص و تمام و کمال بود. منظورم یه چیز دیگهست. منظورم اینه که نارنیا همون حسی رو در انسان بیدار میکنه که موقع خوندن قصههای پریان بیدار میشه. میدونی که جادو و نارنیا توی دنیای خودمون وجود ندارن، اما هر قسمت داستان یه کاری میکنه که ته دلت بهشون باور پیدا کنی. شاید برای همین نارنیا جز دستهی فانتزی کودکه. برای اینکه همون کاری رو میکنه که افسانهها و قصههای قدیمی انجام میدن!:) حالا از اینها بگذریم، با وجود تموم تعریفهام از کتاب، فیلم همسطح، یا شاید حتی بهتر از کتاب عمل کرده بود. اول از همه که شخصیت "کاسپین" داخل فیلم بهتر بود، داخل کتاب انگار نقش چندان خاصی نداشت، علیرغم اینکه بقیه برای رسیدنش به تاج و تخت کلی تلاش میکردن، انگار فقط نظارهگر بود. اما داخل فیلم شخصیت پختهتر و معقولتری داشت و چندان منفعل نبود. هشدار فاش شدن(همون اسپویل)🔺️ خب، یه چیز عجیب برام این بود که داخل کتاب هیچ خبری از رابطهی عاطفی بین کاسپین و سوزان نبود! البته تا حدودی به نظرم منطقی بود. چون رابطهی پیچیده و عجیبغریبی داشتن که چندان بهش پرداخته نشده بود، و داخل فیلم سوم هم که سوزان رسما نقش خاصی ایفا نمیکرد، و همهی اینها باعث شدن که در اون حد هم نبود همچین احساسی در داستان، چیز عجیب غریبی نباشه. و امان از دست این خواهر برادر های، هعی، خواهر برادرهای نازنین لوسی پونسی که ده ها هزار بار سرشون به سنگ میخوره و باز هم حرفهای این دختر رو باور نمیکنن:/// خوشحالم که لااقل ادموند ذرهای بهش باور داشت. خلاصه... همین دیگه.
(0/1000)
زهرا سادات گوهری
3 روز پیش
0