یادداشت بابک قائدنیا

📎 خواندن
        📎 خواندن آن را پیشنهاد می‌کنم. این کتاب تلاش می‌کند برای این پرسش بنیادی پاسخی بیابد که چرا برخی کشورها ثروتمند و توسعه‌یافته‌اند، در حالی که برخی دیگر در فقر و بحران گرفتارند. نویسندگان از مفهوم نهادهای اقتصادی و سیاسی استفاده می‌کنند و استدلال می‌کنند که نهادهای “فراگیر” (Inclusive) باعث رشد و توسعه، و نهادهای “استثماری” (Extractive) باعث فقر و سقوط ملت‌ها می‌شوند. این دیدگاه برخلاف نظریه‌های جغرافیایی یا فرهنگی است که صرفا عوامل محیطی را مقصر می‌دانند. 

این کتاب به‌خوبی با نظریات دیگر، مانند تئوری‌های جغرافیایی (جرد دایموند)، فرهنگی (ماکس وبر)، یا وابستگی به استعمار (امانوئل والرشتاین)، مخالفت می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه نهادها، مهم‌ترین عامل در تعیین سرنوشت ملت‌ها هستند. 

♦️ به صورت تاریخی، این پبش فرض بین اقتصاددان وجود داشت که جوامعی که در جغرافیای مناسب‌تری سکونت دارند یا دارای فرهنگ کهن‌تری هستند، احتمالا شرایط اقتصادی بهتری دارند یا مثلا مکس وبر معتقد بود برخی از فرهنگ‌های خاص، در صورت سخت‌کوشی، می‌توانند به رفاه اقتصادی برسند. موارد ذکر شده نمی‌توانند اختلاف بین کره شمالی و جنوبی را توجیح کنند چرا که تا سال ١٩۵٠ از نظر جغرافیایی و فرهنگی، شرایط یکسانی داشته‌اند. کاستاریکا بر روی تنگه‌ای درست کنار نیکاراگوئه قرار گرفته است. گرچه این دو کشور از نظر آب و هوا و فرهنگ شبیه هم هستند ولی کاستاریکا از سایر کم کشورهای آمریکای مرکزی مرفه‌تر است. 
👈 نکته کلیدی نخست: تفاوت در توسعه، با جغرافیا یا فرهنگ، توضیح داده نمی‌شود. 

♦️ در کره شمالی، حکومتی تمامیت‌خواه دارد. این حکومت مردم را استثمار کرده و در فقر نگه‌ می‌دارد. این برخلاف حکومت مستقر در کره جنوبی است. 
👈 نکته کلیدی دوم: تفاوت در توسعه، نتیجه تفاوت در نهادهای سیاسی است. سیاستهای کثرت‌گرا مشوق توسعه هستند. 

♦️ با شیوع بیماری طاعون در قرن چهاردهم میلادی در انگلستان، تعداد کارگران کاهش و درنتیجه دستمزد و قدرت خریدشان افرایش یافت. این اتفاق راه را برای نهادهای کثرت‌گرا ی انگلیسی گشود. در مقابل در اروپای شرقی، شهرها کوچک‌تر بودند و نهادهای مربوط به اشراف، بهتر سازمان‌دهی شده بودند و موجب شد از قدرت گرفتن کارگردان جلوگیری کنند؛ درنتیجه ثروت اشرف بیشتر شد و کنترل آنها بر کارگردان و مردم عادی فزونی یافت. یعنی یک اتفاق تاریخی، تبعات متفاوتی را در شرق و غرب اروپا داشت. پیش‌بینی می‌شود تغییرات آب و هوای، نتایج متفاوتی در نقاط مختلف منجر شوند. 
👈 نکته کلیدی سوم: تفاو‌ت‌های کوچک در شرایط اولیه، ممکن است به تفاوت‌های بلندمدت در نهادهای سیاسی بیانجامند. 

♦️ پیروزی ناوگان دریایی جنگی انگلستان بر ناوگان دریایی آرمادای اسپانیا موجپ پیدایش طبقه اشراف در قرن شانزدهم و توسعه بازرگانی آنها شد. 
👈 نکته کلیدی چهارم: نهادهای سیاسی، غالبا توسط حوادث تاریخی شکل می‌گیرند. 

♦️ کثرتگرایی در بریتانیا، موجب درخواست اصلاحات بیشتر مردم از حکومت شد. در مقابل در روسیه به مدت بیش از ٣٠٠ سال تحت سلطنت مطلقه تزاری بود و در سال ١٩١٧ سرنگون شد ولی با روی کار آمدن کمونیسم، کثرت‌گرایی شکل نگرفت. 
👈 نکته کلیدی پنجم: نهادهای کثرت‌گرا باعث ایجاد نهادهای سودمندی برای آزادی و رشد شده و برعکس، نهادهای استثماری، چرخه‌هایی از فقر و ظلم را به وجود می‌آورند. 

♦️ دولت‌های ضعیف مانند افغانستان نمی‌توانند امنیت و ثبات برای توسعه فراهم کنند. 
👈 نکته کلیدی ششم: دولت‌های مرکزی ضعیف موجب بروز هرج و مرج و تضعیف توسعه می‌شوند. 
♦️ حکومت‌ها مستبد با هدایت اجباری منابع به یک یا چند بخش خاص، موجبرشد آنها می‌شوند ولی در نهایت، این رشد کاهش یافته یا متوقف می‌شود. 
👈 نکته کلیدی هفتم: رشد تحت رژیم‌های استبدادی مانند چین نمی‌تواند تداوم پیدا کند مگر اینکه نهادهای کثرت‌گرا تشکیل شوند. 
♦️ کمک‌های مالی و علمی به کشورهای توسعه‌نیافته نمی‌توانند موجب توسعه و رهایی از فقر شوند. ایالت متحده در بین سال‌های ٢٠٠٢ تا ٢٠١٠ بیش از ۶ میلیارد دلار به کلمبیا و دولت اوریبه کمک مالی کرد. این کمکها به نهادهای سرکوبگر هدایت شد و در نهایت منجر به کاهش دموکراسی و افزایش فقر گردید. 
👈 نکته کلیدی هشتم: کمک‌های خارجی نمی‌توانند ملت‌ها را از فقر خارج کنند. 

❇️ به نظر من، گرچه نویسندگان این کتاب، «نهادها» را به‌عنوان عامل اصلی توسعه معرفی می‌کنند، اما نقش سایر عوامل مانند فرهنگ، دین، میزان دسترسی به منابع طبیعی، و نقش قدرت‌های خارجی را کمتر از حد لازم در نظر گرفته‌اند.
      
345

28

(0/1000)

نظرات

ممنون از گزارش مختصر ولی جامعتون
چرا روی جلد پرچم فلسطینه؟
7

1

درود و سپاس از توجه شما
طرح جلد نسخه فارسی کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» تصویر کاملاً متفاوتی از نسخه‌ انگلیسی و عربی دارد. شاید انتخاب این طرح جلد در نسخه‌ی فارسی بیشتر یک انتخاب نمادین یا سیاسی باشد و طراح خواسته با این رنگ‌ها به وضعیت فعلی فلسطین اشاره کند که این کشور هم قربانی نهادهای ناکارآمد، فقر ساختاری و فشارهای بیرونی شده است، درست مثل ملت‌های شکست‌خورده‌ای که کتاب تحلیل می‌کند. 
نسخه عربی تصویر روی جلد مرتبط تری با مطالب کتاب دارد. 
البته این‌ها حدس و گمان است. 

0

متشکرم.
اگه در کتاب اشاره‌ای به فلسطین نبوده و انتشارات از خودش ذوق به خرج داده باشه، کار عجیب و غیر حرفه‌ای‌‌ایه! عجیبه.  
 @babakghaednia 

1

بله موافقم، کتاب اصلاً درباره فلسطین نیست. کتاب درباره‌ یک نظریه عمومی درباره‌ علت‌های موفقیت یا سقوط ملت‌هاست؛ مثلاً تفاوت کره شمالی و جنوبی، کشورهای آفریقایی، انقلاب صنعتی در انگلستان و…  
 @emadiseyyed 

1

هر چه فکر کردم دیدم حداقل این است که از این یادداشت دانشمندانه و آکادمیک شما سپاس و قدردانی و امتنان فراوان به عمل آورم. نکات بسیار مهمی را پشت سر هم مطرح نموده و توضیحات کافی و وافی داده اید قلمتان مانا و توانا باد 
1

2

سپاس از لطف شما 

0