یادداشت هانآ

هانآ

هانآ

1403/6/12

        موقع خواندنش انگار تبدیل شده بودم به کودکی ۱۱ ساله که مادر جادوگرش‌ آن را در نیمه های شب برای او می‌خواند. انگار خودم را جای شخصیت های داستان می‌گذاشتم و سعی می‌کردم هرکدام را درک کنم و بفهمم دلیل کارهایی که می‌کنند چیست.هرکدام از قصه ها پیامی داشت.و هر پیام،پیامی دیگر که واقعا با ارزش بود.
۱-مشنگان را آزار نده، آنها فقط جاهلند(یادم باشد که اذیت شان نکنم مبادا وزارت سحر و جادو گیرم بیندازد)
۲-برای رسیدن به خوشبختی فقط نیاز به خودتان دارید، نه به یک چشمه یا یک شوالیه یا چیزی جادویی.این خودتانید که می‌توانید خوشبختی را به ارمغان بیاورید.
۳-قلبی که آغشته به عشق نشود، مسموم و خراب می‌شود و راهی جز خنجر زدن در آن نیست.
۴-جادو هیچوقت آنقدر قوی نیست که جسم و روحی را که جدا شده اند به هم پیوند بزند و مرده را زنده کند.
و در آخر
۵-هیچکس نمی‌تواند از مرگ فرار کند. یا همان جمله ی معروف که همه جا می‌شنویمش؛
"میتونی قایم بشی، اما نمیتونی فرار کنی."
حالا معنی این جمله را درک می‌کنم...
      
426

25

(0/1000)

نظرات

زیبا بود
1

1

هانآ

هانآ

1403/6/13

✨️🤎 

0

bita moghadam

bita moghadam

1403/6/13

عالیه این کتاب بارها و بارها داستان هاش رو خوندم و سیر نشدم
1

1

هانآ

هانآ

1403/6/14

دقیقا🩷 

1