یادداشت شایان شیروانی
1403/10/18

-جستاری در رابطه با فیلسوفِ سختخوان- البته این جستارها حلقهی مرتبطی به هم ندارند چون نشخوارهای ذهنیِ من هستند! ۱۷۸۴ یک فراخوانی در نشریهای داده میشود که «روشنگری چیست؟» و در رابطه با آن اندیشمندها در غالب مقاله به این پرسش پاسخ دادهاند؛ یکی از معروفترین مقالهها، «مقالۀ روشنگری چیست کانت» است. ۱) کانت یکی از سختخوانترین فیلسوفهای ممکن با متنهای عجیب و در عین حال عمیق است که میشود گفت پس از نابودیِ امکان شناخت و درک توسطِ هیوم پا به عرصهٔ ظهور گذاشته است. پس میتوان این طور نتیجه گرفت که بحرانِ زمانهی کانت بحران شناخت و امکان آن است، یعنی در زمانهای ظهور پیدا کرده است که امکان شناخت توسط هیوم به کلی نفی شده است و کانت در چنین زمانی امکان ظهور پیدا میکند/ اگر در روند تاریخیِ اندیشه سیاسی و فلسفی نگاه بیاندازیم هر فیلسوف نظر به بحرانهای زمانهی خود داشته است و مسئلهی فیلسوف، بحرانِ زمانهی خود بوده است! ۲) به قول آلن وود «او برای برخیها فیلسوفی ندانمگراست و در نگاه یکسری، متفکری ضددین. بعضیها هم به او میگویند اخلاقگرای خشکمسلک» این پیچیدگی و انبوه نظارات نشان از عمیق زیاد دریچه و نگاه کانت دارد. ۳) چرا کانت سخت نویس است؟ او برخلافِ هیوم و دکارت از نثر ساده و شاعرانه استفاده نکرده است(متون دکارت نثر شاعرانه دارد) بلکه با الگو گرفتن از سنت مدرسی ولفی و الگو از این متون، نوشتههای خود را به رشتهی تحریر درآورده است. ۴) وقتی کانت بیان میکند که «روشنگری آزادیِ انسان از صِغَر خودخواسته است» دارد به این وجه توجه میکند که «انسانِ دوران جدید» کم کم دارد از این صغارت یا بچگی عبور میکند و باید از این کودکی پا فراتر بگذارد! ۵) کانت با بیان این که «روشنگری آزادیِ انسان از صِغَر خودخواسته است» دقیقا دارد به پروژهی خودش اشاره میکند که «ما اصول فاهمهای داریم» که در این اصول و چارت میتوانیم بیندیشیم، یعنی به خیلی از چیزها نمیتوانیم بیندیشیم چون حواس ما به آنها راه ندارند مثلِ خدا، جهان زمان آغاز دارد یا نه، اختیار، جبر و غیره؛ کانت میخواهد به ما نشان بدهد که با حدود اصول فاهمه باید فکر کنیم و از این صغارت بیرون آییم و از جهانِ جهل پا پس بکشیم و با این اصول به جهان معقول پا بگذاریم و نگذاریم که در این صغارت قیمومیت ما دستِ دیگری باشد! ۶) با مطالعه مقاله فوکو در رابطه با کانت دو نکتهی مهم در آن بیان میشود: ۱- بیان فوکو این است که کانت به مسئلهٔ اکنونیت خود پی پرده است، مسئلهای که امروز چه میگذرد مطرح شده است و این «اکنونیت» چیست که ما الان در آن ایستادهایم. کانت از نظر فوکو جزء آن دسته از فیلسوفانی است که برای اولین بار به این مسئله توجه کردهاند ۲- در این مقاله فوکو به این نکته اشاره میکند که انقلاب در نظر کانت، خودِ انقلاب موضوع نیست یعنی خواه بخواهد این انقلاب شکست یا پیروزی شود، مهم نیست از نظر کانت! بلکه آنچه معنا دارد شیوهی انقلاب است که با آن به نمایش درمیآید و آنچه در نظر کانت معنادار است این است که پیرامون انقلاب نوعی همبستگی با آرمانهای انقلاب پدید میآید که با شور پیوند میخورد. این گرایش و همبستگی هم در این وجه آشکار میشود که ملتها حق دارند به قانون اساسی دلخواه خودشان را داشته باشند و در وجه دیگر این اصول باید جوری تنظیم شده باشد که پایبندی به اصولش باعث شود که هرگونه جنگ و تهاجمی را ممنوع کند(یکجورهایی صلح دائم به وجود میآید در قانون اساسی که کانت مورد نظر دارد) یعنی این صحبتهایی که کانت در مقاله انجام داده است در رابطه با روشنگری و فعلیت عقلانیت مردم باید منجر به یک قانون اساسی دلخواه بشود! ۷) یک دوگانگی که کانت در این مقاله مطرح میکند این است که: «خرد همگانی» که مساوی با آزاد اندیشی و یگانه ابزاری که آدمیان را به روشنگری میرساند و در مقابل آن «خرد خصوصی» که نیازیست برای زیست اجتماعی!اگر بخواهم با یک مصداق آن را تعریف کنیم این است که خرد خصوصی برای زندگانی جمعی سودمند است و زندگی اجتماعی را در یک همبستگیای قرار میدهد و در چنین عقلی به قول خود متن «دیگر جای عقل ورزیدن نیست بلکه شخص باید فرمان برد» مثل یک فرد نظامی که از فرماندهاش فرمان میگیرد ولی در سر خدمت درباره نتیجه بخش بودن یا سودمندی آن صحبت نمیکند با اینکه شاید آن عمل سودمند نباشد! ۸) بعد از دو برگ اول در متن پر رنگ میشود که انگار کانت در تقابل با دین پرداخته و از جزم اندیشی کلیسای کاتولیک به تنگنا آمده است و تقریبا تا آخر مقاله کلیسا را مورد عنایت قرار میدهد!! منابعی که خواندم برای این متن: روشنگری چیست، کانت، ترجمه یدالله موقن روشنگری چیست، کانت، ترجمه آرینپور درباره روشنگری چیست کانت، میشل فوکو کانت، آنتونی کنی مقالهای از نشریه ترجمان بحثهایی که با آقای ایمانی عزیز داشتم قلبم گرفت که اینقدر طولانی شد، تا میتونید نقد کنید این متن رو هم از نظر محتوا و هم از نظر ویراستاری.
(0/1000)
نظرات
1403/10/19
اتفاقا چون درباره کانت بود خوندم که ببینم چی نوشتی اوکی بود نکتهای ندارم @sh___a_yan.sh
0
1403/11/17
من کل کتاب رو نخوندم ، مقاله کانت چون مهم رو خوندم ، رفتم شرح و تفاسیر مقاله رو نگاه انداختم بعدش
0
شایان شیروانی
1403/10/19
0