یادداشت مجتبی بنیاسدی
1403/3/19
بقیه را نمیدانم ولی حاشیه برایم جذابیت بیشتری دارد تا متن. شاید همین بود که کتاب را از نمایشگاه کتابی که در حاشیه مراسم شبهای قدر هیات محبان اهلبیت(ع) برپا شده بود برداشتم. البته اینکه قیمتش ۱۲ هزار تومان بود و تخفیف ۴۰ درصد داشت هم بیتأثیر نبود! کتاب «میزبانی از بهشت» را وقتی دست گرفتم که نیمساعت چهلدقیقهای از بامداد گذشته بود. این را هر کتابخوانی تایید میکند که وقتی کتابی را دست میگیری، اگر به شماره صفحه کتاب نگاه ننداختی، این یعنی کتاب تو را گرفته. و ساعت دو و ده دقیقه بامداد، وقتی کتاب را تمام کردم و بستم، اصلا یادم نمیآید که شماره صفحه بالا بود یا پایین، چپ بود یا راست! «میزبانی از بهشت» اولین مجموعه از کتابهای «خانه بهشتیان»، روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدا است. رهبر، عید نوروز ۱۳۷۶ در محله ابوذرِ خیابان احمدآباد مشهد، به پنج خانواده شهید سر میزنند. مجموعه صهبا، سالها بعد به این خانوادهها سر میزنند و روایت آنها از آن شب حضور رهبر در خانهشان را کتاب میکنند. البته به اضافه مستندات صوتی و تصویری که از دفتر آقا در اختیارشان گذاشته میشود؛ هم متن و هم حاشیه. اوج روایتها، دیدار آقا با ننهغلام بود. مادر پیر شهید غلامحیدر رستمی، در زیرزمین خانهاش تنها زندگی میکند. رهبری روی تخت ننهغلام مینشیند و صورتدرصورت همدیگر گپ میزنند؛ باید بخوانید روایت را تا بدانید چه میگویم. سایت مشرق کل روایت را گذاشته. کمی لو بدهم: ننهغلام همهمحلهای سیدعلی خامنهای بوده و شب دامادی او، میوهها را در حیاط خانهی پدریاش میشُسته... خُب! کتاب که تمام شد، رفتم سراغ دیگر خانههای بهشتی. رسیدم به «مسیح در شب قدر»، دومین مجموعه روایت. این کتاب روايت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای ارمنی و آشوری از سال ۶۳ تا ۸۹ را شامل میشود. کتاب سوم اسمش «کریمانه» است. روایت حضور رهبری در خانه شهدای کرمان در سال ۸۴. برای هر دو کتاب، گزینه افزودن به سبد خرید را زدم. کریمانهی ۲۹۶ صفحهای ۹۹۰۰ تومان بود. مسیح در شب قدر با ۵۴۶ صفحه و جلد سخت و تمام رنگی، ۲۰ هزار تومان. با پست پیشتازِ ۲۷ هزار تومانی، ساعت ۳ بامداد دو جلد دیگر این مجموعه را خریدم. دو سالی است که از کلاسِ درس آمدهام بیرون و اداری شدهام. این آخر یادداشت میخواستم چند کلمهای از حضور رئیسرؤسا و مسئولین شهر در منازل شهدا را که من هم بودم و عکسی گرفتهام بنویسم و به قیاس بیاورم این دیدار و آن دیدارها را. پشیمان شدم. ولی شما را دعوت میکنم که این روایت از مهدی را بخوانید از دیدار با خانواده شهید حمیدرضا خواجهزاده که هنوز پیکرش به زادگاهش برنگشته... http://gerash.blogfa.com/post/198 دیدار آقا با ننهغلام: mshrgh.ir/366568
(0/1000)
1403/3/20
1