یادداشت ریحانه
1402/4/29
ببر سفید یکی از آن کتاب هایی بود که بیدلیل و بدون دانسته های قبلی سراغش رفتم. حتی نمیدانستم داستان در کجا میگذرد و متعلق به چه کشوری ست. بعد هم که فهمیدم هندی ست برایم جالب تر شد چرا که هیچ کتابی از ادبیات هند تا به حال نخوانده بودم. قرار نیست داستانی بخوانید که از آن لذت ببرید. قرار نیست با کتابی پر از شگفتی و اتفاقات خوب روبرو شوید. همان صفحات اول باعث میشود با یک چهره مغموم و متاسف آن را بخوانید و از آن همه فقر و فلاکت و شوربختی متاثر شوید. داستان، روایت زندگی یک پسر هندی از طبقه کارگر و ناتوان هند است. پسری باهوش و با قابلیت های فراوان اما به خاطر برچسب فقیری که رویش خورده و طبقه ضعیفی که در آن زندگی میکند هیچ وقت نمیتواند با استفاده از یک راه راست و درست به یک زندگی معمولی و متوسط دسترسی پیدا کند. اما بالرام حلوایی پسری نیست که به این راحتی ها تسلیم شود و به حداقل زندگی راضی شود. او کسی است که هر کاری میکند برای موفق شدن و داشتن یک زندگی معمولی. او هر کاری میکند. شرح حال طبقه کارگر و فقیر و آن طور زندگی سنتی هندی به خوبی در کتاب بازگو شده. و از طرف دیگر هم، زندگی اشراف و طبقه ثروت مندان. این مقدار فاصله طبقاتی و تفاوت زندگی ها واقعا وحشتناک است. این که در نهایت هم باید به بالرام حق داد که آن کار را بکند هم واقعا وحشتناک است. مدام با خود فکر میکردم که شاید میشد کار دیگری هم کرد. اما راستش را بگویم، باز هم به نظرم او درست ترین کار را کرد. نفرت بالرام را به خوبی احساس میکردم و منشا و دلیل آن را هم به خوبی میفهمیدم. پس بله، کار درستی بود. توضیحات نویسنده از بابت دلایل آن فرهنگ و فاصله طبقاتی که در جامعهشان پدید آمده بود هم متفاوت و منطقی بود. حالا دلم میخواهد کتاب دیگری هم از ادبیات هند بخوانم. به طور کلی ببر سفید تجربه ای ناخوشایند ولی جالب بود . یک ستاره به خاطر پایان بندی که احساس میکنم کمی باعجله انجام شده بود.
(0/1000)
.ebrahim
1402/6/9
0