یادداشت عصماء

عصماء

عصماء

1404/1/27

        به نام آنکه جان را فکرت آموخت 

کمتر ايرانی ست که با حکایت‌های شیرین گلستان سعدی آشنایی نداشته باشد. حکایت‌هایی پندآموز برای پادشاهان، درویشان، جوانان، پیران، سخنوران، عاشقان و صاحبان ادب. 
ولی چیزی که باعث نوشتن این یادداشت شد داستان دیگریست. من یک مربّی هستم و زمانی جهت یادگیری فن بیان نزد استادی بودیم ایشان می‌گفتند گلستان سعدی زیاد بخوانید تا گفتارتان سَلیس و روان و بدون لُکنت باشد. خودمانی تر بگوئیم اگر گلستان بخوانیم موقع تدریس مانند یک خط صاف صحبت می کنیم و کلماتمان چپ و راست نمی رود. امتحان کنید برای من یکی که جواب داد.

"هر نَفَسی که فرو می رود مُمِد حیات است و چون بر می آید مفرَّح ذات. پس در هر نَفَسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شُکری واجب. 
از دست و زبان که بر آید. کز عهدهٔ شُکرش به در آید.
اِعملوا آل داوود شکراً و قَلیل مِن عِبادي الشَّکور.
بنده همان به که ز تقصیر خویش. عذر به درگاه خدای آورد.
ورنه سزاوار خداوندیَش. کس نتواند که به جای آورد."
      
61

13

(0/1000)

نظرات

😍 چه کاربرد زیبایی 
2

1

عصماء

عصماء

1404/1/30

آره واقعا جواب میده. همیشه ممنون دار اون استاد هستم. 

1

امتحان می‌کنم من هم 😍✌️
@a2zAsma 

1