یادداشت حنانه علی پور

ناشناس
        بیشتر از اینکه دقت کنم کتاب داره با چه سیری پیش میره ، چی می‌خواد بگه یا سعیمو بکنم از سمت خودم باهاش ارتباط بگیرم ، کتاب دستمو گرفت و کشید تو خودش. اونم از وقتی که شخصیت دایی وارد قصه شد . 
داستان پردازی خاصی حس نکردم ‌و بیشتر از همه شخصیت پردازی قوی بود. 
خلاصه که هر لحظه از خوندن کتاب مشعوف بودم و خیلی جایگاهش نزدیک به « جنایت و مکافات » شد برام . یه سفر درونی بود بیشتر . همون روانکاوی خودم برای خودم. هرچی هم سعی می‌کنم بفهمم از کجاش خوشم اومد اون « جا » رو پیدا نمی کنم . کل کتاب یه سیر و سیاحت به یاد موندنی بود . 

شاید اسپویل ‼️

داستان جدال بین ۲ کاراکتر بود 
ساده دل و خوش باور و بی شیله پیله 
و 
بد طینت و آب زیرکاه و سنگدل 

از اینجاست که روانشناسی بین این دو شخصیت و اثراتی که هرکدوم در تکامل و تحول اون یکی دارن شروع میشه و هر کدوم از دوستداران رمان ناشناس تو یکی از این لایه های تحولی علاقه شون به رمان رو پیدا میکنن . 
بعضی از منتقدین میگن شخصیت فاما یه جورایی نشانگر شخصیت گوگول بوده در اواخر عمر یا نشون از جامعه ی « تازه » روشنفکران . 
به نظر من فاما فامیچ نماد هر انسان ظلم دیده ایه که نتونسته با سیاهی درونش و سیاهی درون بقیه کنار بیاد و می‌خواد به اشتباه ، تلخی گذشته رو با تلخی کردن به دیگران بشوره و ببره . توان این کار وقتی در این شخصیت به وجود میاد که رو به رو میشه با انسان ساده دلی که می‌خواد همه رو از محبت سرشار کنه و این چرخه تا انتهاش پیش میره تا وقتی یکیشون کوتاه بیاد. ( همونطور که از هر لحظه منتظر بودم دایی جلوی فاما بایسته ) 
خلاصه که دلنشین بود 👌.
      
458

25

(0/1000)

نظرات

روشنا

1403/6/30

حالا که نیچه رو تموم کردم، بی‌صبرانه منتظرم بخونمش ⁦(⁠✯⁠ᴗ⁠✯⁠)⁩
خوش‌حالم انقدر دوسش داشتی
2

1

منم برم نیچه رو بخونم هرچه سریع تر 😂🏃‍♀️ 

1

روشنا

1403/6/30

😁😁
@hannacamo 

0

چقدر نگاهت به فاما خوشبینانه‌ست😂اینقدر حرصم داد نرسیدم تحلیلش منم اصلا

0