یادداشت فاطمه مجاب

شهر غصه
        من نسبت به کتاب‌های صوتی کمی گارد دارم؛ احساس می‌کنم فقط وقتی می‌تونم بگم کتابی رو خوندم که واقعا خونده باشمش -نه که گوش داده باشمش! اما «شهر غصه» کتابیه که اتفاقا باید گوشش داد. نه فقط به خاطر صداپیشه‌های خوبش (تصاویر روی جلد)، بلکه چون لحن آهنگین کتاب با بلند خوندن یا شنیده شدنه که بهتر منتقل می‌شه و به دل می‌شینه.
... خب هرچند، من بازم دلم راضی نشد و موقع گوش دادن نسخه‌ی صوتی، نسخه‌ی متنی‌ش هم جلوی چشمم بود =)) (و متوجه شدم تفاوت‌هایی جزئی بین‌شون وجود داره. احتمال دادم یه سری اصلاحات و بداهه‌پردازی‌ها صورت گرفته).

«شهر غصه»‌ی امیرعلی نبویان داستانیه از برخی شخصیت‌های تاریخی که به زمان حال اومدن و حالا با این زمان خودشون رو تطبیق دادن یا دچار چالش‌هایی می‌شن. ایده‌ی جالبی داشت هرچند خیلی کوتاه بود و به نظر می‌‌رسید بخشی از یه داستان بلندتر باشه (یا ادامه‌ی «ناگهان پیت حلبی» که تو مقدمه‌ی کتاب نوشته بود). ترجیح می‌دادم ادامه داشته باشه، ولی می‌شه هم مثل یه پادکست بهش نگاه کرد که آدم ۴۴ دقیقه وقت می‌ذاره یه داستان جالب با ظرافت‌ها و اشاره‌های طنز گوش بده.
      

19

(0/1000)

نظرات

هر اثری یا متنی برای اولین بار برای رسانه‌ای خلق میشه، اون رسانه میشه محملِ اصلی انتقال معنی و شکل‌گیریِ مفاهیم در ذهن مخاطبِ فرضی. متون نوشتاری با کلمات و نوشته‌ها هستی پیدا می‌کنند که تاثیر فرهنگی خاص خودشون رو می‌ذارن. مثل سینما یا تئاتر که نمیشه همون تأثیر نمایشنامه رو در فیلم گرفت یا بلعکس؛ همینطور اقتباس‌های تئاتری یا سینمایی از آثار ادبی.
1

0

همینطوره. ممنونم از نظرتون🙏 

0