یادداشت هومن
4 روز پیش
پانوفسکی با نگارش این کتاب تلاش کرد تا به ارتباط و پیوستگی نسبی معماری گوتیک و فلسفه مدرسی معنا و مفهوم ببخشد. در فلسفه مدرسی استدلالها بر پایه منطق ارسطو و با ترتیبی بسیار منظم پیش میرفت. نور استعاره ای برای حقیقت الهی و خرد بود. فلسفه مدرسی میخواست با عقل، پرده از ابهام بردارد و حقایق را شفاف کند. در معماری گوتیک با اختراع قوس نوک تیز و سیستم قوس بندی و پشتبند، دیوارهای سنگین رومی وار کنار رفتند و جای خود را به پنجره های عظیم و شیشه های رنگی دادند. نور به نماد اصلی فضای کلیسا تبدیل شد. این نور رنگین، نه نور خشن خورشید، بلکه نماد "نور الهی" یا "نور وحی" بود که از بالا به داخل میتابد و فضایی روحانی و ماورایی ایجاد میکند. این دقیقاً معادل بصری نور عقل در فلسفه مدرسی است. معماران گوتیک و فیلسوفان مدرسی در یک فضای فکری یکسان نفس میکشیدند و جهان را به یک شکل میدیدند: منظم، منطقی، سلسله مراتبی و هدفمند. بنابراین، طبیعی بود که محصولات فکری و هنری آنها این تشابه ساختاری عمیق را داشته باشد. مطالعه این دو در کنار هم، درک ما را از عمق و پیچیدگی تمدن قرون وسطی به شدت افزایش میدهد. تنها نقطه ضعف این کتاب، ترجمه نامناسب آن بود که نتوانست حق مطلب را بیان کند.
(0/1000)
نظرات
4 روز پیش
مثل همیشه یادداشتی قشنگ و زیبااا👌🏻👏🏻🌸 یهسری از مطالبی که ارائه داده بودید خیلی جالب بود از جمله اون نور الهی و...
1
1
هومن
4 روز پیش
1