یادداشت 𝚉𝚊𝚑𝚛𝚊.𝙷

        به شخصه آثار بکمن از مورد علاقه های منه. اولین کتابی که از این نویسنده خوندم همین کتاب بود. و انقدری دوسش داشتم که ارزش دوباره خوندن رو داشته باشه برام. 
روند کتاب آروم پیش میره. خیلی آروم. پس وقتی میخواین این کتاب رو بخونین در انتظار یه اتفاق هیجانی نباشید.
تا اواسط کتاب ممکنه حتی براتون حوصله سر بر هم باشه ولی بهش فرصت بدید. 
هیچوقت فکر نمیکردم یه شخصیت پیرمرد تو کتاب انقدر برام دوست داشتنی باشه. ( البته نمیدونم میشه بهش گفت پیرمرد یا نه، به هر حال اُوِه نزدیک ۶۰ سالشه )
یه پیرمرد غرغرو و سرتق ولی در عین حال دوست داشتنی که در آخر می فهمی خیلی قلب بزرگی داره😅
عشق و علاقه اوه به همسرش برام ستودنی بود. اینکه حتی بعد از از دست دادن سونیا هم همش تو هر موقعیتی به این فکر میکنه که الان اگه سونیا بود چیکار می‌کرد. اگه سونیا بود از این کار من خوشحال میشد یا ناراحت. 
به هر حال اگه دنبال یه کتاب با روند آرومی هستید، این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم🫠
      
120

25

(0/1000)

نظرات

منم اول نتونستم باهاش ارتباط بگیرم و خوندنش برام خیلی سخت بود. ولی وقتی به آخراش رسیدم، به قدری حال و هوای کتاب رو دوست داشتم که نمیخواستم تموم بشه.
اوایل از اوه  خیلی خیلی بدم میومد ولی بعد که داستان جلو رفت نظرم کاملا عوض شد و عاشقش شدم.
به شدت دلم براش تنگ شده.🥲😂
1

2

منم دقیقا همین حس رو نسبت بهش داشتم🥲 

1

زیباست؛ زیبا

1