یادداشت مجله‌ی خاکستری

مرگ و دختر جوان
        ▪️ فرض کنید در یک رژیم سیاسی مستبد دستگیر بشوید و به زندان بیفتید. بعدش فرض کنید در زندان، مرتباً روی چشم‌هایتان چشم‌بند بگذارند و ببرندتان به اتاق شکنجه تا شکنجه‌هایی دردناک، خیلی دردناک، مثلاً تجاوزهایی پی‌درپی، رویتان پیاده کنند. حالا فرض بگیرید آزاد بشوید و چند سال بعد از دستگیری‌تان رژیم سیاسی عوض بشود و دیگر قدرت در دست آن‌ها که یک‌موقع شکنجه‌تان کرده بودند نباشد. اگر تا این‌جا موارد مطرح‌شده را فرض گرفتید، بی‌زحمت این را هم فرض بگیرید که در یکی از همین روزها که دارید زیر سایه‌ی رژیم جدید زندگی می‌کنید، چند سال بعد از آزادی‌تان، تصادفاً همان کسی که شکنجه‌تان می‌کرده، یک شب، تنها و بی‌دفاع، مهمان خانه‌تان بشود و شما او را از روی صدایش به جا بیاورید. سر آخر این را هم گوشه‌ی ذهنتان داشته باشید که شما داخل کمد خانه یک اسلحه، با خشاب پر، دارید.

▪️ اگر فرض گرفتن این‌ها که خواندید برایتان جالب بود، پیش خودتان فکر کردید اگر شما بودید آن شکنجه‌گر را می‌کشتید یا نه و دوست دارید ببینید اگر یک نفر واقعاً در موقعیتی این‌چنینی قرار بگیرد، چه کاری دست آن شکنجه‌گر می‌دهد، «مرگ و دختر جوان» مخصوص شما نوشته شده است. مرگ و دختر جوان (Death and the Maiden) –که تحت‌عنوان «مرگ و دوشیزه» هم شناخته می‌شود‌— نمایشنامه‌ای کوتاه از «آریل دورفمان (Ariel Dorfman)» است، انتشاریافته در سال ۱۹۹۰. دورفمانِ شیلیایی یکی از نویسندگان برجسته‌ی آمریکای جنوبی است که به‌واسطه‌ی روایت‌هایش از دوره‌ی تاریک دیکتاتوریِ ژنرال «آگوستو پینوشه» در شیلی (۱۹۷۳-۱۹۹۰) و احوالات مردم شیلی، پیش، پس و حین دیکتاتوری ژنرال، شهرت جهانی دارد. یکی از تم‌های محوری در آثار دورفمان درگیر کردن خواننده با پرسش‌هایی عمیق، درونی و اخلاقی در باب مبارزه‌ی سیاسی ضد حکومت دیکتاتوری است، تمی که شکل‌دهنده‌ی ایده‌ی اصلی و ماجراهای نمایشنامه‌ی مرگ و دختر جوان هم هست. 

▪️ مرگ و دختر جوان هشتاد صفحه بیشتر ندارد و در یک فرصت مطالعه‌ی نهایتاً سه‌چهارساعته سرتاتهش را می‌توان خواند. این نمایشنامه‌ی جمع‌وجور اما، در عین کوتاهی، دست روی نقاط حساسی از مرزهای اخلاقی انسان می‌گذارد و سؤالات و دوراهی‌هایی را پیش رویتان قرار می‌دهد که احتمالاً تا چند روزی فکرتان را به خود مشغول خواهند کرد: «اگر روزی قدرت از دست کسی که به شما ظلم می‌کرده خارج شود و به دست شما بیفتد، شما به ظالمِ سابق ظلم می‌کنید یا نه؟ اگر کسی که قصد شکنجه و کشتنتان را داشته، شکنجه کنید و بکشید فرقی بین شما و او هست یا نه؟ آیا آزار دیدن حق کسی است که روزی دیگران را آزار داده یا نه؟ هر کسی خودش اجازه دارد، برای تلافی آزاری که به او رسیده، حکمِ آزاررسان را صادر کند و اجرای حکم را هم خودش برعهده بگیرد یا نه؟ شکنجه‌گران و شکنجه‌دیدگان می‌توانند در دوران پساشکنجه کنار هم زندگی کنند یا نه؟»

▪️ مرگ و دختر جوان دو ترجمه‌ی خوب و شُسته‌رُفته در بازار کتاب ایران دارد: ترجمه‌ی «حشمت کامرانی» –که نشر ماهی چاپش کرده– و ترجمه‌ی «محمود کیانوش» –که نشر فرهنگ جاوید منتشر کرده، با عنوان «مرگ و دختر». ترجیح با چاپ ماهی است. می‌توانید نسخه‌ی کاغذی‌اش را با هفده یا نسخه‌ی الکترونیکش را، از فیدیبو، با شانزده هزار تومان تهیه کنید. ضمناً رومن پولانسکی فیلمی با همین نام (Death and the Maiden - ۱۹۹۴) دارد که اقتباسی است از همین نمایشنامه. تله‌فیلمِ ایرانیِ «روز برمی‌آید (۱۳۸۵)»، ساخته‌ی بیژن میرباقری، هم از این نمایشنامه اقتباس شده. تجربه‌ی جالبی می‌شود اگر اول کتاب را بخوانید و بعد به سراغ یکی از این فیلم هم بروید.
      
2

27

(0/1000)

نظرات

،کتاب را خواندم و خیلی دوست داشتم،
یادداشت جامعی بود ممنون.

0

هر چند یادداشت چنان که باید به کتاب نپرداخته و دورفمن در چند کتابی که از او خواندم به قدری توانمند است که یادداشت‌های مختصر بهخوان حقش را ادا نمی‌کند، اما باید از مجله شما ممنون بود که بدون توجه به اینکه چه کتابی در صدر بازار کتاب است و چه کتابی نیست، کتاب شایسته‌ای مثل مرگ و دختر جوان را انتخاب کردید. 
امیدوارم در این مسیر ثابت قدم و موفق باشید

0