یادداشت مهرداد محمدی

ملکوت
        به نام خداوند احساس و انصاف و ایثار. 
داور بر حق. 
نگاهی به رمان ملکوت از بهرام صادقی بزرگ. 
بهرام صادقی اندک داستان هایی که دارد در عین سادگی عمیق است و البته پارادوکسیکال. دنیا و آدم هایش و اتفاقات را طنزگونه نگاه می کند. آثارش شعاری نیستند، تحلیلی هستند. مسائل عمیق را ساده تحلیل می کند.
 تحلیل گران آثار ادبی می گویند ملکوت تقلیدی نه از بوف کور، بلکه از شیوه ی بوف کوری است. رمان ملکوت می خواهد به مسائل هستی شناسی و آفرینش بپردازد و چقدر موفق بوده کارشناسان بهتر می دانند. 
بهرام صادقی مثل خیلی از نویسنده ها از صادق هدایت تاثیر گرفته و خیلی از عزیزان بر این باورند که ملکوت را می توان با بوف کور قیاس کرد. در حالی که به عقیده ی بنده فکر نمی کنم چنین باشد. 
فکر می کنم نه آثارشان قابل قیاس باشد نه خودشان. 
  این دو عزیز(صادق هدایت و بهرام صادقی) در شرایط متفاوت سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و.... زیسته اند. اگر اشتباه نکنم زمانی که صادق هدایت این نابغه ی ادبیات داستانی  ایران به زندگی خود پایان داد، بهرام صادقی فقید 15 سال داشت. و اگر حجم آثار و مقالات نوشته شده درباره ی آثار و زندگی هدایت گواه بر تاثیر ژرف او بر جریان روشنفکری و ادبیات باشد، و با در نظرگرفتن این نکته که بسیاری از بزرگان این عرصه از جمله هوشنگ گلشیری، عباس معروفی، غلامحسین ساعدی، بهرام بیضایی و....تحت تاثیر هدایت بوده اند، فکر می کنم هنوز هدایت با همه ی نویسنده های قبل و بعد از خودش فاصله داشته باشد. شاید هم نه، شاید بنده به نوعی از روی هیجان و تعصب اینگونه فکر می کنم.از بزرگی شنیدم که هدایت تمام آثارش را با عجله ودر شرایط نا مساعد روحی نوشته است. (نقل قول از خود هدایت)حال تصورش را بکنیم که اگر برای خلق بوف کور و دیگر آثارش حوصله به خرج می داد و حال روحی مناسبی داشت چه می شد. هدایت می گوید (مرده شورش را ببرند، تازه داشتم بلد میشدم که بنویسم) این جمله را در فرانسه به مصطفی فرزانه گفته، ( در واپسین روزهای عمرش.) 
یعنی شاهکارش بوف کور را هم، از نظر خودش اثر قابلی که خودش را راضی کند نمی دانسته.
با احترام به همه ی بزرگان ادبیات داستانی کشورمان، اگر هم این دو عزیز را بشود با هم مقایسه کرد، (هدایت و صادقی) قطعا این دو اثر(بوف کور و ملکوت) با هم قابل قیاس نیست. 
با احترام به فرمایش جناب محمدامین اکبری که فرموند قلم بهرام صادقی به مراتب از صادق هدایت قوی‌تر است و فرم داستانی را بهتر از هدایت می شناسد، باید عرض کنم صادق هدایت قلمش را متناسب با فهم جامعه ی زمان خود به کار می برده، بر خلاف بعضی نویسندگان که معتقدند جامعه اگر سواد ندارد به من نویسنده ربطی ندارد، برود سواد یاد بگیرد. و بنده نمی دانم و نمی توانم بگویم کدام اعتقاد درست تر است ولی آن چه مسلم است صادق هدایت بزرگ تر  از آثارش بوده. 
ولی با همه ی این اوصاف باید گفت اگر اجل مهلت می داد شاید بهرام صادقی بر قله ی ادبیات داستانی ایران می ایستاد. 
روحت شاد بهرام صادقی بزرگ. 
با مهر.
      
3

22

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.