یادداشت پریا رادفر

عطارد
        شعر های آقای بهمنی از آن دسته شعر ها هستند که آدم موقع خواندنشان  یک نگاه به خودش می‌اندازد و می‌گوید<بله آقای بهمنی ،من هم همینطور!>
مثلا آقای بهمنی میگویند:
(راحت از من بی تو میمرم گذشتی خوب من
من به این یک جمله خود سخت ایمان داشتم!)
و مخاطب با خودش می‌گوید:من هم آقای بهمني،من هم اندازه شما مطمئن بودم!
یا جایی که آقای بهمنی می‌گویند:
(منم آن شاعر دل‌خون که فقط صرف تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را....)
مخاطب با خودش میگوید:من هم که همین کار را کردم!من هم همینجور آقای بهمنی!
و....
خلاصه که شعر آقای بهمنی با پوست و استخوان احساس می‌شود!

پینوشت:امیدوارم بالاخره زمانی برسد که مردم ارادت به شعر  و شاعر را فقط در شناختن شاعران قرن های پیش ندانند.و شاعران تازه تر را هم پیش از پیوستنشان به تاریخ دریابند!
شناختن شاعرانی مثل آقای بهمنی،آقای سامانی،خانم نظری،آقای مجرد و آقای نظری و... خیلیییی واجب است.اما متاسفانه بیشتر مردم هنوز حتی یک مصرع هم از این عزیزان نخواندن!
      
124

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.