یادداشت زهرا رضوان
1403/10/2
گاهی اوقات بلکه اکثر اوقات دایره ی لغاتم کفایتِ بیانِ حالم را نمیکند. آنقدر کلاف در هم پیچیده ام که زور کلمات به ابراز نمی رسد . آنقدر این کتاب مرا خط به خط شرح داد آنقدر با هر کلمه خودم را به تکرار پیدا کردم که از ابتدایش تا به انتها انگشت حیرت به دهان گزیدم . و هنوز هم... شاید بزرگترین نیازِ این روزهایم ، گرگ بیابان بود. و صدها تحسین به مترجم. آقای جهانداری شما چه کردی با ما؟ گاهی شک میکنم آیا نویسنده هم اینقدر زیبا و در نهایت مداقه کلماتش را به استخدام در آورده است؟ یا به تنهایی هنرمندِ این خطوط اید.. خلاصه بگویم این اولین کتابی بود که از هرمان هسه مطالعه کردم و میدانم یک بار خواندنش کفافم نمی دهد. قرار است بارها سری به کتابخانه ام بزنم و هر بار گرگ بیابان را بیرون بکشم و خود را میان ماجرای مشروح بیابم . آنکس که این کتاب را به من معرفی کرد ، هزار هزار بار بیش از پیش در چشمم عزیز شد .. مدیون او شدم..
(0/1000)
نظرات
1403/10/3
چقدر یادداشت شما رو دوست داشتم ، چه خوب نوشته بودین . این کتاب رو گذاشتم جزو کتابهایی که باید بخونم .
1
2
1403/11/1
درود و خداقوت یادداشتی جالب و خواندنی بود. حس خوبتون رو عالی بیان کردید. سپاس.
1
0
زهرا رضوان
1403/10/2
1