یادداشت mohi

mohi

mohi

3 روز پیش

        پیرمرد و دریا یک سمفونی ساکته قصیده‌ای در ستایش تلاش بی‌پایان انسان، جایی که دریای پهناور و بی‌رحم، آینه‌ای‌ست برای روحی خسته و تنهایی‌ست که با آخرین نفس می‌جنگد. سانتیاگو نه فقط یک ماهی، که سرنوشت را شکار می‌کند در این تعقیب، پیروزی و شکست درهم می‌آمیزند، چون موج و ساحل، چون زندگی و مرگ.
زبان همینگوی ساده و خشن است، اما گاهی همین سادگی تبدیل به دیواری می‌شود که مانع نفوذ عمیق‌تر به جهان پیچیده‌ی شخصیت‌ها می‌شود. پیرمرد، به‌سان قهرمانی جاودانه، گاه آنچنان در اسطوره‌ی مقاومت غرق می‌شود که جای نفس‌های واقعی و ضعف‌های انسانی‌اش خالی می‌ماند.
و اینجاست که پیرمرد و دریا، با تمام شکوهش، گاهی به افسانه‌ای تک‌بعدی بدل می‌شود؛ قصه‌ای که بیشتر برای تملک قدرت و صلابت نوشته شده تا برای کاوش در عمق آسیب‌پذیری بشر.
اما شاید همین ضعف، به نوعی قدرتش باشد: کتابی که قهرمان را به اسطوره بدل می‌کند تا ما را به فکر بیاندازد که گاهی باید شکست خورد، تا معنای واقعی ایستادگی را بفهمیم.
      
353

24

(0/1000)

نظرات

gharneshin

gharneshin

3 روز پیش

پیرمرد و دریا رو دوست نداشتم ولی خیلی قشنگ نوشتی شما 👌🫡

1