یادداشت عطیه کشاورز
1402/6/13
از اونجایی که به دلایلی مجبور شدم بخشهایی رو از ترجمهی دیگهای هم ببینم باید بگم که ترجمهی این کتاب به شدت روی اظهار نظر آدم در موردش موثره! از اینجا به بعد ممکنه یهکم اسپویل داشته باشه! : خداحافظ گری کوپر درون مایهی عجیبی داره! شاید اول یه مقدار گنگ باشه فهمیدن اینکه شخصیت اصلی داستان جوانی آمریکاییه که از ترس فرستادنش به جنگ ویتنام فرار کرده و در ارتفاع با آدمهای دیگهای که اونها هم از چیزی گریزانن زندگی میکنه! افرادی که در زمستان اسکی درس میدن و تابستون باعث میشه بخوان با آدمهای پایین اون کوه هم معاشرت داشته باشن! این کتاب شروع خوبی داره و انتهای خوبی هم! شاید اواسط کتابش برام خسته کننده بود اما انتهای کتاب دوباره اوج گرفت! لنی شخصیتیه که در تمام طول کتاب سرکش، طغیانگر، بی مسئولیت و پر از ضعفهای شخصیتی دیگه دیده میشه اما در انتهای کتاب کمکم با بخش دیگهای از زندگی آشنا میشه، عشق رو میفهمه و در نهایت معلوم میشه ترس رها شدن از اون آدمی ساخته که میخواسته همه چیز رو زودتر از اینکه از دست برن رها کنه! زبان کتاب بیشتر از حد صریحه و این صراحت گاهی ممکنه حتی اذیت کننده باشه اما نمیشه بگیم با کتاب خوبی طرف نیستیم! فارغ از شهرت کتاب و... بهنظرم خداحافظ گری کوپر جز کتابهایی بود که خوندنش بی فایده نیست!
(0/1000)
عطیه کشاورز
1402/6/14
0