یادداشت joiboy
1404/3/4

♨️دهمین کتاب امسال: «ما» اثر یوگنی زامیاتین♨️ کتابی بهغایت زیبا، تکاندهنده و متفاوت. یک اثر کلاسیک در ژانر دیستوپیا، با روایتی عجیب و بیهمتا. بیاغراق، یکی از لذتبخشترین تجربههای مطالعاتی من بود و با تمام وجود دوستش داشتم. پیشنهادش میکنم—با یک «اما»ی مهم: حتماً با پیشزمینه ذهنی سراغش بروید. چرا؟ در ادامه توضیح میدهم... 🔻(راستی، بد نیست همین ابتدا بدانید که جورج اورول در نوشتن ۱۹۸۴ بهشدت از این کتاب الهام گرفته؛ اگر کنجکاوید که چطور، ادامه متن را از دست ندهید.)🔻 🛑و یک هشدار: اگر تاکنون چیزی در ژانر دیستوپیا نخواندهاید، این کتاب شاید نقطه شروع مناسبی نباشد. چرا که روایتش سنگین، استعاری و پیچیده است.🛑 --- 1️⃣:روایت و داستان ما داستان را در دنیایی دنبال میکنیم که در آن هیچکس نام واقعی ندارد. شخصیتها تنها با یک حرف (مثل "D") و عددی پس از آن معرفی میشوند. جامعهای کاملاً مهندسیشده، منظم، و از پیشتعریفشده: همه در ساعات مشخصی بیدار میشوند، غذا میخورند، ورزش میکنند، کار میکنند و دوباره به خواب میروند. برخلاف ۱۹۸۴ که روابط عاطفی و جنسی را سرکوب میکند، در اینجا روابط جنسی آزاد است، اما با مجوز و برگههای صورتی مشخص. مردم در خانههایی شیشهای زندگی میکنند که همه چیز در آن قابل رؤیت است—جز لحظات روابط جنسی. کشوری دیوارکشیده و ایزوله، با ادعای ساختن آرمانشهر، اما در واقع یک پادآرمانشهر عمیقاً تمامیتخواه است. همه چیز دروغ است، اما باور عمومی این است که زندگیشان بینقص است. بیدغدغه، بیمشکل—اما در عین حال بیاحساس و بیتخیل. بزرگترین دشمن این حکومت؟ تخیل. تنها نیرویی که هنوز موفق به کنترل آن نشدهاند. و ما شخصیت اصلی، D-503، را دنبال میکنیم که به بیماریای دچار شده: تخیل. نیرویی انسانی، خطرناک برای سیستمی که میخواهد همه چیز را به صفر و یک تقلیل دهد. --- 2️⃣:سبک روایت روایت از زبان و در قالب یادداشتهای روزانه D-503 نوشته شده. او مهندسی وفادار به "ایالت واحد" است که ناگهان با موجی از احساسات، پرسشها و تخیل روبهرو میشود. نثر کتاب خاص است: همه چیز با زبان ریاضی و منطق بیان میشود. برای مثال، صورت یک زن را "x مجهول" توصیف میکند یا زیبایی را با اعداد و تقارن تحلیل میکند. با اینکه خودم علاقهای به ریاضی ندارم، این سبک نوشتار مرا شگفتزده کرد. حتی وسوسه شدم دوباره سراغ ریاضی بروم و چیزهایی را مرور کنم. این سبک خاص، در عین حال، خواندن کتاب را دشوار میکند. اما زیباییاش همین است: چیزی آسان، سطحی و معمولی نیست. --- 3️⃣:دنیای داستان دنیایی خالی از خدا، دین، طبیعت، و فردیت. مردم در خانههایی شفاف زندگی میکنند که هر لحظه زندگیشان قابل رصد است. همهچیز تحت کنترل است—از افکار گرفته تا تمایلات. دولت بر همهچیز سلطه دارد و شخصی با عنوان «ولی نعمت» در رأس آن ایستاده است. حکومتی تمامیتخواه که وعده خوشبختی داده، اما بهای آن را با حذف احساسات، فردیت و آزادی پرداخته. و مردم، در توهمی خوشرنگ و لعاب، این وضع را طبیعی و آرمانی میپندارند. --- 4️⃣:مفاهیم کتاب «ما» کتابی است پر از لایههای فلسفی و سیاسی. مفاهیم متعددی در آن بررسی میشود، از جمله: 🔸شکلگیری حکومتهای تمامیتخواه و پیامدهای آنها 🔸حذف ارزشهای انسانی و فردی در برابر نظم مصنوعی 🔸عشق، بهعنوان نیرویی انقلابی 🔸مغزشویی و هدایت افکار عمومی 🔸نبرد میان فرد و جمع 🔸امید، و در نهایت: تخیل—تنها راه فرار از اسارت ساختارها شاید یکی از قشنگترین چیزها در این داستان، مثل تمام آثار دیستوپیایی، نقش عشق است؛ که در برابر تمام کنترلها و قوانین، جرقه تغییر را میزند. --- 5️⃣:پایان کتاب پایانی عمیقاً تلخ، فلسفی و غافلگیرکننده. تا صفحه آخر منتظر بودم که یک نجات، یک نور، یا حداقل کورسوی امیدی ببینم. اما... این یک داستان دیستوپیایی است. پایانهای خوش در چنین دنیاهایی وجود ندارند. پایان این کتاب مرا خرد کرد. و با خود فکر کردم: شاید واقعاً آرمانشهر مفهومی دروغین باشد؛ و تمام تلاش برای رسیدن به آن، سر از پادآرمانشهر درآورد. --- 6️⃣:الهامات «1984» و دیگر آثار کتاب «ما» در سال ۱۹۲۴ نوشته شد؛ دهها سال پیش از «۱۹۸۴» جورج اورول (۱۹۴۹) و حتی «دنیای قشنگ نو» آلدوس هاکسلی (۱۹۳۲). الهاماتی که «۱۹۸۴» از این کتاب گرفته، کاملاً مشهود است: ◽یادداشتنویسیهای شخصیت اصلی (وینستون در ۱۹۸۴ و D-503 در ما) ◽بیدار شدن شخصیت اصلی از خواب فکری به واسطه عشق به یک زن ◽طغیان احساسات، فردیت و تخیل در برابر نظام ◽حکومتی تمامیتخواه با نظارت کامل البته تفاوتهای مهمی هم وجود دارد. شاید مهمترینشان این باشد که «۱۹۸۴» بیشتر بر جنبههای سیاسی و هشدار علیه دیکتاتوری تمرکز دارد، در حالی که «ما» تمرکزش بر مفاهیم روانشناختی، فردی و انسانی است. من هر دو را دوست دارم. اما صراحت و دقت جورج اورول چیز دیگریست. --- 🔸جمعبندی🔸 کتابی بود پر از زیبایی، عمق، اندوه، و البته حقیقت. اگر به ژانر دیستوپیا علاقهمندید و آماده خواندن متنی دشوار اما اثرگذار هستید، «ما» را از دست ندهید. خواندنش آسان نیست، اما تجربهاش، فراموشنشدنیست. ⚪🟥با نظراتم موافقی؟🟥⚪
(0/1000)
joiboy
1404/3/4
0