یادداشت سیده زینب موسوی
1403/9/22
4.5
15
باید بگم که قطعا از این جلد هم به اندازهٔ جلد اول لذت بردم، منتها یه سری نکاتی اینجا وجود داشت که به نظرم خوبه بهشون اشاره کنم. 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 اولین و مهمترین نکته مسئلهٔ ارکهاست. ارکها، این موجودات ذاتاً پلید، نقش آدمبدهای تالکین رو بازی میکنن. من خیلی دقت کردم که ببینم تو خود کتاب ارکها دقیقا چطور توصیف شدن و خیلی چیز خاصی پیدا نکردم. تقریبا تنها توصیف ظاهر ارکها تو این کتاب به «چشماوریب و سبزهرو» و «درازدست و پاکج» خلاصه میشد و اونطوری که گشتم جای دیگه هم گویا تالکین توصیف خاصی ازشون ارائه نداده. تو سهگانهٔ جکسون البته این موجودات اینقدر زشت به تصویر کشیده شدن که نگاه کردن بهشون حالتون رو بهم میزنه. ولی، اینکه دشمن همچین کسی باشه یه مقدار کار رو ساده میکنه، نه؟ دیگه وسط جنگ از خودت نمیپرسی چرا دارم یکی مثل خودم رو میکشم... البته تو این جلد میبینیم که یه سری از آدمها هم طرف سائورن یا سارومان هستن. ولی خب کتاب به طرفدارهای سارومان میگه «مردان وحشی». و انسانهای زیردست سائورون هم از سرزمینهای شرقی اومدن. یه جا هم توصیف این انسانها خیلی شبیه آفریقاییهاست، صورت تیره، چشمها و موهای بلند سیاه، با حلقههای طلایی به گوش و رنگ قرمز روی گونهها. تو این کتاب فقط یه بار میبینیم کسی به پلید بودن این آدمها شک کنه و از خودش بپرسه واقعا چرا باید این انسانها برای سائورون بجنگن؟ (جالبه که این فکرها در واقع تو ذهن سم میگذره ولی تو فیلم به عنوان دیالوگ فارامیر نشون داده شده 😏) بازم به نظرم به همین سادهسازی دشمن میرسیم، و اینکه همهٔ آدمخوبها شبیه اروپاییها هستن و آدمبدها شبیه بقیه :) البته این جلد برای اولین بار چندین مورد مکالمه بین ارکها هم داشت که برام جالب بود. چون این مکالمات اصلا به من حس یه سری موجود پلید بیفکر و احمق رو نمیداد و با خودم میگفتم حالا که اینجا بهشون کمی زندگی دادی چطور همیشه طرف بد ماجرا ایستادنِ اینها رو توجیه میکنی جناب تالکین؟ یه جا خوندم که حتی خود تالکین هم به خاطر بحثهای مذهبی و الهیات این کتاب، در مورد نشون دادن یه «نژاد پلید» شک داشته و برای همین تهش نتونسته در رابطه با مبدأ و منشأ این موجودات با خودش به جمعبندی برسه... 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 این جلد کلا شامل دو تا «کتاب» بود. کتاب اول تیکههای آراگورن و لگولاس و گیملی و از اون طرف مری و پپین و چوبریش رو تعریف میکرد و کتاب دوم کلا به خط داستانی فرودو و سم اختصاص داده شده بود. من کتاب اول رو خیلی دوست داشتم، مخصوصا بخش انتها و مری و پبین عالی و نمکی بود (این نمکی که میگم به نظرم تو نسخهٔ اصلی یخده بیشتر بود!). ولی تو این کتاب هم یه جاهایی همچین منطق درستی نداشت، مثل تیکهٔ برخورد گندالف و شاه ثئودن. همچنین بخش نبرد هلمزدیپ به نظرم بیشتر از اینکه شبیه یه جنگ واقعی باشه یه داستانسرایی حماسهگون بود... کتاب دوم رو کمتر از اولی دوست داشتم، البته اینم آخرش جذابتر شد. اینجا یه فرق مهم با فیلم داشتیم که دیگه برای اینکه لو نره بازش نمیکنم. ولی، در کل به نظرم شخصیت فرودو تو این بخشها یه رشد اساسی داشت و شاید برای اولین بار در قد و قامت یه قهرمان ظاهر شد. همچنین، اینجا «جادو» نقش پررنگتری داشت، ولی طوری بود که به نظرم خیلی توضیح درستی براش ارائه نشده بود... کلا هم این جلد فرقهای مهمی با فیلم داشت، بعضی جاها نسخهٔ فیلم بهتر بود، بعضی جاها نسخهٔ کتاب، و بعضی جاها هم به نظرم هر دوشون در جایگاه خودشون خوب بودن 😄 پ.ن.: اصلا عکس رو که میبینم غم میافته تو دلم :(((
(0/1000)
نظرات
1403/9/22
وقتی داشتم هابیت رومیخونم(دست بر قضا این یکی نسخهی انگلیسی خوندم)به نبوغ جکشون پی بردم.البته تبدیل یه کتاب به سه فیلم یعنی گنجوندن جزییات بیشتر.کاش با هابیت سه جلد ارباب حلقه ها را زبان اصلی خریده بودم و باز کاش جکسون به جای سه گانه، هر کتاب رو دو تا فیلم میکرد و کیفمون را بیشتر.در نتیجه اینهمه جزئیات جذاب از دست نمیرفت. اورک ها تا اونجا که یادمه تو هابیت چند نژار و چند گروه بودن و برای منشا پیدایششون سیلماریلیون کمک میکنه.خودمم هنوز نخوندم. یه نقل معتبر از کتابهای حاظر میگه اورک ها از نژلد الف ها بودند که تا این حد پست شدند.
2
0
1403/9/22
صبرم نبود رفتم خوندم گزارشتو. جدی منم یکی از صحنههایی بود برام که قلبم آتش گرفت @szm_books
1
سیده زینب موسوی
1403/9/22
1