یادداشت 🎭 محمد رضا خطیب 🎬

عشق و انتق
        عشق و انتقام در سایه شکسپیر بزرگ

عشق و علاقه ما عاشقان ادبیات نمایشی و تئاتر به شکسپیر ، این ستاره تابناک آسمان درام نویسی جهان که مثل زئوس بر قله رفیع ادبیات نشسته و به بندگانش نظارت میکنه ، باعث شده که وقتی به کسانی که هم عصرش بودند نگاه می‌کنیم،  ناخودآگاه این مفلوکان بیچاره رو می‌بریم در قیاس با این غولِ لعنتی دوست داشتنی . شاید اگر وبستر در زمانه دیگه ای زندگی می‌کرد اینطوری مهجور نمی موند. طبیعیه که در دورانی که همه چیز شکسپیره و شکسپیر ، کسی دوشس ملفی رو زیاد تحویل نمی‌گیره. 

دوره الیزابت اول یکی از درخشان ترین دوره های تئاتر جهان و مخصوصا انگلستانه. دوره ای که در اون شکسپیر قلم میزنه و در کنارش مارلو و بن جانسون و فلچر و میدلتون و همین وبستر دست به خلق آثار شگفت انگیزی زدن که تا امروز همچنان کمتر دوره ای از لحاظ خلق آثار دراماتیک چه از نظر داستان و قصه چه از لحاظ پایان های تراژیک و شخصیت پردازی و... به پای اونها رسیده.  تئاتر در دوره الیزابت  یه چیزی بود ترکیب از شعر غنایی ، ساختار روایی غنی و پرداخت شخصیت‌ های پیچیده . 

بعد از مرگ الیزابت و سلطنت جیمز اول ، درام ژاکوبی در عرصه تئاتر انگلستان ظهور کرد که وبستر با دو تراژدی " دوشس ملفی " و " سیاه و سفید " به نوعی نماینده این نوع درام معرفی میشه. درام ژاکوبی گرچه ادامه سنت الیزابتی بود ، اما لحنش تیره‌ تر و  پر از بدبینی و تمرکز بر فساد و انتقام و سقوط اخلاقی بود. وبستر که اطلاعات زیادی از زندگیش نداریم و فقط میدونیم اهل لندن بوده یا در لندن زندگی می کرده یکی از مهم‌ترین چهره‌ های همین دورانه که با فضاسازی گوتیک ( حتی قبل تر از قرن هجدهم که ادبیات گوتیک در عرصه جهان درخشید ) ، شخصیت‌ های تراژیک و نگاه تلخ به طبیعت انسانی ، حسابی در تاریخ ادبیات دراماتیک اثر گذار بوده.

دوشس ملفی در سال ۱۶۱۳  بر اساس یک اتفاق واقعی که در صد سال قبل در ایتالیا رخ داده نوشته شده و اون هم بر اساس سه بازنویسی در دوره های مختلف . بازآفرینی وبستر از این رویداد تراژیک ، یک بازآفرینی شاعرانه با شخصیت پردازی پیچیده ست که گرچه به پای اربابش شکسپیر نمیرسه اما باز در نوع خودش اثر رو از یک بازنویسی تاریخی صرف فراتر برده.

 دوشس ملفی ، داستان یک عشقه ... عشق زنی بیوه و اشرافی که بر خلاف خواسته برادرانش تصمیم به ازدواج میگیره و این ازدواج رو از دو برادرش مخفی نگه میداره ...

وبستر در این نمایشنامه چهره بی رحم قدرت اشرافی و کلیسا رو به مخاطب نشون میده . کاردینال ، برادر بزرگتر دوشس به عنوان یک مقام مذهبی ، تبدیل به نماد فساد معنوی میشه و فردیناند برادر کوچیکتر دوشس به عنوان یک اشراف‌زاده ، نمونه‌ ای از قدرت بیمارگونه ایه که با وسواس جنون‌ آمیز خودش بر کنترل زندگی دیگران ، همه چیز رو به فنا میده. 

دوشس که یکی از زنان نادر ادبیات ژاکوبیه ، نه تنها تصمیم‌ گیرنده‌ زندگی خودشه بلکه عشق رو به سیاست و مصلحت ترجیح میده. ازدواج مخفیانه ش در زمانه ای که زنها کمتر استقلال داشتن ، یک عمل انقلابی و خطرناک بود‌ . شبیه چیزی که بعدها نورا در ساحت دیگه ای در خانه عروسک انجام داد.

درام تراژیک ، همونطوری که بارها گفتم چه در اینجا چه به طور مفصل در باشگاه 🎭 هامارتیا 🎭 طبق یک سنت از قبل تعیین شده ، اتفاقات رو به سمتی میبره که ما میدونیم قراره اتفاقات شوم و مرگبار و خونینی رو شاهد باشیم. وبستر اما با استفاده از عناصر تصویری قدرتمندی مثل تاریکی ، شب ، زندان ، اجساد ، حیوانات وحشی و فضای خفقان‌ آور و کابوس‌ واری که خلق می‌کنه ، اثر رو تبدیل به یک درام گوتیک میکنه .  خشونتی هم که ما در اثر می‌بینیم فقط یک خشونت فیزیکی نیست بلکه خشونت روانی و شکنجه روحی حتی بدتر از اونه.

شخصیت پردازی هم در سطح خوبی قرار داره ، با اینکه تعداد کاراکترها زیادن اما هیچکدوم تبدیل به مجسمه بدون فعل نمیشن و هر کدوم دارای روانشناسی مخصوص خودشون هستند و این تعدد اشخاص ، باعث نشده که نویسنده شخصیت ها رو رها کنه. 
ترجمه اثر هم ترجمه خوبیه و مترجم با پانویس های خیلی زیادی که به شخصه تا به امروز مشابهش رو ندیده بودم ، سعی میکنه دیالوگ ها و توضیحات صحنه رو برای بهتر فهم شدن داستان به مخاطب گوشزد کنه که خیلی خوبه.

در کل با یک نمایشنامه خوب طرفیم اما این داستان عشق و انتقام ، در زیر سایه شکسپیر ، مهجور مونده . توصیه می کنم حتما دوشس ملفی رو بخونید.
      
320

31

(0/1000)

نظرات

درود و خداقوت
یادداشت بسیار جالب و خوبی بود و اوضاع اون دوران رو به خوبی شرح دادید. از یادداشت آموزنده‌تون سپاس‌گزارم. مانا باشید. 💐🙏
1

1

درود بر شما جناب بیگی عزیز 
لطف دارید ، ممنون که وقت گذاشتید و مطالعه کردید . زنده باشد 🌹 

1