یادداشت حسین
1402/2/21 - 21:47
کتاب در دو داستان موازی، یکی مربوط به سال 1929 و دیگری در زمان حاضر روایت میشود. هرکدام از این دو داستانِ موازی، روایتِ مواجهه یک دختر یتیم با زندگی و آدمهاست. یکجاهایی آنقدر غمگینکننده بود که اگر کمی بیشتر ادامه پیدا میکرد، اشکم را در میآورد.
با اینحال، ریتم و اتفاقات اواخر داستان، اصلا با بقیه کتاب نمیخواند. دلم میخواست داستان همانقدر غمانگیز ادامه پیدا کند.
پ.ن.: هیچ معلوم نیست که مترجم با خودش چه فکری کرده که اسم اصلی کتاب، قطار یتیمان را تغییر داده به هیزمهای خیس.
(0/1000)
نظرات
1402/6/21 - 10:07
من هم با شما موافقم که بهتر بود عنوان کتاب تغییر نمی کرد. اگر کتاب «متشکرم از ته دل» از نشر افق را نخوانده اید پیشنهاد میکنم حتما بخوانید . آن کتاب هم درباره قطار یتیمان است.
1
0

حسین
1402/6/22 - 07:33
0