یادداشت زهرا دشتی
1402/6/7
4.1
45
اتاق شماره شش نوشتهی آنتون چخوف داستان پزشکی است که برای مدیریت بیمارستانی در شهری کوچک اعزام میشود. او در ابتدا از وضعیت فاجعهبار بیمارستان شوکه میشود، اما از آنجا که قاطعیت لازم برای اصلاح امور را ندارد تن به رویه جاری میدهد. کم کم حضور کمرنگتری در بیمارستان پیدا میکند. اوقات فراغتش را در تنهایی صرف کتاب خواندن و فلسفه بافی می کند. او که از مردم شهر که آنها را افرادی عامی و نادان میشمارد گریزان است، تنها با کارمند اداره پست که پیشینهای اشرافی داشته دم خور است و او را مصاحب خود میداند. به این طریق بیست سال در این شهر سرپرست بیمارستان است تا این روزی به طور اتفاقی، گذارش به بخش بیماران روانی بیمارستان که به اتاق شماره شش معروف است میافتد و زندگیاش زیر و رو میشود. این داستان، قصهی روبرویی فرد با فلسفهبافیها و ادعاهای ذهنیاش است. چخوف مانند سایر همتایان روسی خود با ذکر جزئیات فراوان ما را در این داستان همراه پزشک میکند و تجربهی جدیدی به خواننده هدیه میکند. اگر به ادبیات روسیه علاقهمند هستید و از دست و پنجه نرم کردن با تقابل فلسفه و زندگی واقعی لذت میبرید این داستان بلند برای شما جذاب خواهد بود. من این داستان را با ترجمه آبتین گلکار که توسط نشر هرمس چاپ شده مطالعه کردم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.