یادداشت محمدامین اکبری

به نام او
        به نام او

خوشبختانه کتابخانه نسبتا بزرگی دارم که شاید در خوشبینانه‌ترین حالت دو پنجم از‌ آن را خوانده باشم. به رفیقی می‌گفتم من فعلا در کار جمع کتب هستم تا رفع حجب*. کتاب‌ها آن‌وقت‌ها ارزان بود و می‌شد خرید ولی الان واقعا نمی‌شود نه‌تنها گران شده‌ بلکه این‌قدر مخارج زندگی بالا رفته است که پول کمتری را می‌توان به خرید کتاب اختصاص داد. به‌هررو می‌خواستم بگویم بعضی وقت‌ها صبح‌ها که می‌خواهم از خانه بیرون بزنم خودم را در مقابل قفسه‌های پر از کتابِ متعددی می‌بینم و گزینه‌های زیادی را برای مطالعه دارم که انتخاب از بین آنها دشوار است. هرچند قیصرِ عزیز گفته است: «در این چمن که ز گل‌های برگزیده پر است/ برای چیدن گل انتخاب لازم نیست» ولی چه می‌شود کرد که باید بین خوب‌ها هم یکی را انتخاب کرد. یکی از شیوه‌ها که در این مواقع کار را راحت می‌کند؛ در پی هم خواندن کتاب‌هاست. به چه معنا؟ به این معنا که اگر از یک نویسنده اثر خوبی خواندی در پی آن یک کتاب دیگر هم از او بخوانی یا از ادبیات یک حوزه جغرافیایی؛ مثلا چند کتاب از ادبیات امریکای لاتین را پشت سر هم بخوانی. یا از یک گونه یا ژانر ادبی؛ مثلا داستان معمایی و جنایی.

یکی از گونه‌های مورد علاقه من گونه جنایی است. در یکی دو ماه اخیر با یک کتاب خوب، خواندن از این ژانر را برای بار دیگر آغاز کردم؛ «عزازیل» نوشته باریس آکونینِ روس. بعد از آن، چند رمان و داستان جنایی دیگر خواندم و بالاخره به کتابی رسیدم که مدتها بود می‌خواستم بخوانم ولی پیش نمی‌آمد؛ «کارآگاه علوی» نوشته حسن هدایت. از حسن هدایت که پیش‌تر به سریال «کارآگاه علوی» می‌شناختمش، رمان «خاطرات یک لات چاقوکش» را خوانده بودم که از آن بسیار خوشم آمده بود. به همین خاطر به‌محض اینکه کتاب «کارآگاه علوی» در آمد آن را خریدم. کتابی که شخصیت اصلی آن کارآگاه محمد علوی از افسران شهربانی در دهه‌های ابتدایی قرن گذشته، در تهران است. هدایت در دهه هفتاد با سریال «کارآگاه» این شخصیت را خلق کرد و در اواخر دهه هشتاد فصل دومش را با عنوان «کارآگاه علوی ۲» ساخت. کتاب از چند داستان تشکیل شده که داستان‌های فصل دوی سریال است. البته با یکی دو اختلاف در اصل داستان‌ها، یعنی یکی دو داستان در کتاب هست که در سریال نیست و برعکس. 

هدایت با هوشیاری مقطع مناسب و پرالتهابی را برای روایت داستان‌هایش انتخاب کرده؛ دهه اولیه سلطنت محمدرضا شاه پهلوی. علوی که در اواخر دوره رضا شاه به‌علت پیگیری برخی پرونده‌ها مورد غضب حکومت قرار می‌گیرد، به حبس و تبعید محکوم می‌شود. در بخش اول این کتاب که نامش «شروعی دوباره» است و در ماه‌های اولیه پس از سقوط رضا شاه می‌گذرد. مسئولان شهربانی که تغییر کرده‌اند و با کمبود نیرو مواجه هستند دوباره به‌سراغ علوی می‌روند. و او را از تبعیدگاهش، بوشهر به تهران فرامی‌خوانند. علوی پس از قبول مسئولیت به ریاست دایره جنایی شهربانی درمی‌آید و طی سال‌های بعد، مسئولیت بسیاری از پرونده‌های مهم را بر عهده می‌گیرد. هدایت با این بهانه بسیاری از وقایع مهم این دهه را مرور می‌کند. پرونده‌هایی چون قتل ارباب کیخسرو شاهرخ؛ از افراد ثروتمندان و با نفوذ، قتل محمد مسعود؛ سردبیر پرآوازه روزنامه «مرد امروز»، ترور نافرجام محمدرضا شاه در بهمن ۱۳۲۷و چندین واقعه تاریخی دیگر. سریال با ترور رزم‌آرا در سال 1329 پایان می‌یابد ولی در کتاب این داستان که با انفصال دوباره علوی از خدمت همراه است، حذف شده. شاید هدایت می‌خواهد ادامه ماجراها را بنویسد و خارج کردن علوی از شهربانی مانع بزرگی برای نوشتن داستان‌های دیگر است.

«کارآگاه علوی» را شاید بتوان یگانه کارآگاه اسم و رسم‌ دار ایرانی به حساب آورد. کارآگاهی که برعکس نمونه‌های جهانی‌اش ابتدا بر صفحه نمایش ظاهر شد و سپس داستانش نوشته شد. فصل اول سریال چندان جذاب و پرمخاطب بود که نام او بر سر زبان‌ها انداخت. هدایت با شخصیت‌پردازی و روایت درستی که از آن سال‌ها داشت توانست یک کارآگاه وطنی خلق کند و مردم زوج «کارآگاه علوی و آسپیران دودکار» را در کنار زوج‌های کارآگاهی دیگری مثل «شرلوک هولمز و دکتر واتسون» قرار دادند. ولی فصل دوم سریال چندان موفق نبود و توقعاتی که در فصل اول با بازی خوب احمد نجفی به وجود آمده بود، برآورده نشد. من که هم کتاب را خوانده‌ام و هم قسمت‌هایی از سریال را دیده‌ام کتاب را قوی‌تر از نسخه نمایشی‌اش می‌دانم.

و اما چند نکته درباره کتاب. هدایت با فیلم‌ها و سریال‌هایی که ساخته و چند رمانی که نوشته نشان داده است که به تارخ معاصر بخصوص دهه‌های بیست و سی علاقه زیادی دارد و اطلاعات تاریخی پرباری از این مقاطع دارد. برای مثال در رمان «خاطرات یک لات چاقوکش» که پیش‌تر به آن اشاره کردم او به موضوع لمپن‌ها و نقشی که در مسائل سیاسی آن سال‌ها بازی می‌کرده‌اند می‌پردازد و از این طریق سال‌های منتهی به کودتای بیست و هشتم مرداد را روایت می‌کند. یکی از قوت‌های «کارآگاه علوی» همین احاطه هدایت به تاریخ معاصر و به‌کارگیری هوشمندانه او از وقایع برای داستان‌پردازی است. ولی اگر بخواهیم ضعفی را متوجه داستان‌های جنایی او کنیم دلسپردگی بیش از حد او به تاریخ است که در بعضی مواقع سبب می‌شود او فراموش کند که دارد داستان جنایی تعریف می‌کند و باید مقتضیات آن را رعایت کند. در برخی داستان‌ها هدایت به روایت آن واقعه تاریخی می‌پردازد و در چند صفحه آخر علوی با بیانه‌ای طولانی به حل و فصل پرونده می‌پردازد و مخاطب حیران می‌ماند که او چطور به این نتایج رسیده است.

با این وجود «کارآگاه علوی» اثر موفقی است و به‌علت عدم توجه نویسندگان ایرانی به ادبیات ژانر خیرالموجودین است. در واقع نمونه دیگری نیست که این کتاب را با آن مقایسه کنیم و بگوییم که بهتر است یا بدتر. امیدوارم جناب هدایت که به نظر من نویسنده موفق‌تری است بیشتر بنویسد و آثارش را پیش از چاپ به ویراستار امینی بسپارد تا ناهمواری‌های زبانی اثرش تا حد ممکن از بین برود کاری که در بیشتر جاهای دنیا معمول و مرسوم است. به نظر من اگر «کارآگاه علوی» یک ویرایش دوباره بشود، فراتر از ویرایش فنی و نگراشی، با اثر بهتری روبه‌رو خواهیم بود. ضمنا امیدوارم باز هم او داستان‌های دیگری بر این کتاب بیافزاید. و او یا کارگردانی دیگر نسخه نمایشی خوبی از داستان‌های «کارآگاه علوی» را بسازند.

*:‌ در رفعِ حُجُب کوش نه در جمع کُتُب
کز جمعِ کُتُب نمی‌شود رفعِ حُجُب
در طی کُتُب بود کجا نشئه حُب
طی کن همه را بگو الی الله اَتُب
از رباعیات منسوب به ابوسعید ابی‌الخیر
      
157

11

(0/1000)

نظرات

منظورتون خیرالموجودین در ژانر جنایی هستش؟ چون کتابی مثل فیل در تاریکی هم داریم که برخی معتقدن همچنان بهترین اثر جنایی ایرانی است.
یا به خاطر کارآگاهی بودنش می‌گید؟
3

1

بله به خاطر کارآگاهی بودنش عرض کردم.
ضمن اینکه فیل در تاریکی هم به دلیل همین نبود نمونه مشابه این‌قدر اسم در کرده. 

1

تشکر بابت توضیح
@amin.akbari 

1

ارادت
@aghili 

1