یادداشت خسروشاهی
1401/11/24
من این کتاب رو نزدیک به ۲۰ سال پیش به جای درس خوندن برای کنکور، در کتابخانه محله خوندم. اثری که در ذهنم تهنشین شده و از اون زمان با منه اینه که: داستان مسخ داستانِ استحاله آدمها در اثر غرق شدن در عادتهای روزمره و توجهِ افراطی به بعدِ مادیِ زندگیه. شخصیت اصلی داستان که یک بازاریابه و تمام فکر و ذکرش بیشتر پول در آوردنه، مسخ شده. کافکا این شخصیت رو به شکل یک سوسک بد منظر و چندش آور تصویر کرده که همه با دیدنش پا به فرار میذارن و یا میخوان با وسیلهای از بین ببرنش. این اثر رئالیستی نیست که با دلالتهای صریح به معنی اون دست پیدا کنیم؛ مملو از دلالتهای ضمنی و استعارهها و تمثیلهاست. مثل کرگدن که در اثر یونسکو نماد انسانهای سرد، تنها و افسردهی قرن بیستمه و هر کسی امکان داره به کرگدن تبدیل بشه.
(0/1000)
نظرات
1401/11/24
نمیدونم این کتاب چه چیزی توش داشت که تا چند روز منو غمگین و افسرده کرد🙁
1
0
خسروشاهی
1401/11/24
0