یادداشت محمدرضا ایمانی
1402/11/1

من از شرح فراریام. هر جا حرفی از شرح میآید ( خصوصا در علوم سنتی ) با نیشخندی صحنه را ترک میکنم. در ذهنم شرح کردن مساوی با وقت تلف کردن است و اصولاً به شعار « علیکم بالمتون لا بالحواشی » خیلی اهتمام دارم. اما اما اما؛ شرح؟ و ما ادراک ما شرح. این مرد دوست داشتنی در این کتاب کاری با من کرد که از این به بعد اسمش روی هر کتابی که باشد در خریدنش تعلل نمیکنم. دریفوس در این کتاب؛ فیلسوفوار مفهومی را وسط میگذارد و کل اودیسه را در گرد آن تفسیر میکند. زنیا حقی است که مهمان بر گردن میزبان خود دارد. در یونان رسم بوده ( البته بی نسبت با ساختار جغرافیایی و جزیرهای یونان هم نیست ) مهمانی که از راه میرسیده قبل از اینکه از نامش بپرسند شکمش را سیر میکردند و غبار از تنش میشستند و تازه آنگاه میپرسیدند که کیستی. نقض زنیا مساوی با کیفر زئوس بوده است. دریفوس با همین مفهوم اودیسه را از ابتدای داستان که اولیس خود مرتکب نقض زنیا میشود و کیفر میبیند، تا انتهای داستان که کیفر نقض زنیا توسط خواستگاران را خود اولیس میدهد، شرح میکند. نکته دیگر آنکه دریفوس در تفسیر شخصیت هلن ارجاع به هایدگر میدهد. هایدگر خدایان یونانی را مساوی احوال وجودی میداند. برای مثال کسی که وسط میدان جنگ تمام وجودش از شوق شمشیر زدن و خون ریختن آکنده شده، درواقع آرس در او حلول کرده است. دریفوس معتقد است که یونانیان آنقدر ابله نبودند که فکر کنند واقعا الهگانی نوک قله المپ زندگی میکنند. بلکه احوال وجودی افراد را به خدایان نسبت میدادند. از آمریکاییهای پراگماتیست چنین شرحهایی بعید است؛ اما از شاگرد هایدگر نه. بعد التحریر: امروز ( یعنی حدود یک ماه بعد از نوشتن یادداشت ) فهمیدم که آقای ابراهیمی این اثر رو ترجمه نکرده بلکه روایت خودش از اون جلسات رو ارائه کرده. توی این روایت دخل و تصرفاتی هم وجود داره. مثلا مفهوم زنیا رو خودش ایشون داخل متن کرده و این مفهوم برای دریفوس نیست. دریفوس فقط به تأسی از هایدگر به خدایان به مسائل احوالات وجودی میپردازه و مفهوم زنیا برای خود آقای ابراهیمیه.
(0/1000)
نظرات
1402/11/4
الا یا ایها الطلاب ناشی🤝😂 البته منظورم این بود یکی بیاد بهم بفهمونه مواجه دست اول با متن اصلی یه چیز دیگه است... کلا برخی سنتهای موجود تو حوزهها خیلی جالبن. @Mohamadrezaimani
2
محمدرضا ایمانی
1402/11/4
2