یادداشت ;Mason

;Mason

;Mason

دیروز

        تموم شد.
اولین سه گانه‌ی ایرانی که خوندم. 
به کل این مجموعه امتیاز چهار میدم. برای تمام پستی و بلندی های که داشت. کتاب بی‌نقصی نبود، اما محتوای داستان، جریان داستان، دوستی و دشمنی، روابط میون شخصیت‌ها، زیبا بود.
حقیقتا توقع این پایان داستان رو داشتم و این باعث شد از پایان این مجموعه لذت ببرم و خواسته ام رو برآورده کنه. پایانی برای من شد به یاد ماندنی. 
اما حالا، یه مشکلاتی هست. 
آخر داستان همچنان سوالاتی باقی گذاشت. هدف نویسنده از اینکار مشخص نیست! شاید می‌خواسته اگه به یاد موندنی نشد، کاری بکنه که توی ذهن سوالات حک بشن. 
نیاز دارم به سوالاتم برسم. چی به سر مهرشید اومد. داستان هورسا و پروانه. جریان رایان. زنده موندن بهراد. چه چیزی به سر بهراد میاد. اون جادوگر کی بود. اون هیولا چه شکلی بود. سپهر رو چه بلایی سرش اومد. دلیل دقیق رفتار داریو. 
میشه گفت اگه ضمیمه‌ای پیدا بشه که این سوالات رو جمع و جور کنه عالی تر میشه. شاید کتابی دیگه توی همین سرزمین، اما با داستانی دیگه. 
من از نویسنده و قدرت نوشتنش متشکرم. زیبا بود و از خوندنش با اینکه طول کشید لذت بردم! 
اما دوست دارم به جواب سوال هام برسم. 
      
18

2

(0/1000)

نظرات

وایولت

وایولت

دیروز

حققققق.... واقعا جریان رایان چی بود؟؟؟ اصلا چطور از قبل سپهر و هورمان رو می‌شناخت؟؟؟؟ ولی خب درباره مهرشید، داریو تو جلد دو گفت که ازدواج کرده. پروانه و هوریا هم اگه دقت کنی نویسنده علنا گفت که هدفش همین بوده که ما نفهمیم چه اتفاقی براشون افتاده... من بیشتر اعتراض دارم که چرا سام و آبتین انقدر راحت حذف شدن... بنظرم کتاب باید چهارگانه میشد... باید اتفاقات رو گسترده تر و واضح‌تر می گفت(تو یادداشت خودمم نوشتم)
1

1

;Mason

;Mason

دیروز

بله اتفاقا یاداشتتون رو خوندم!
اره به خوبی یادم میاد اما باز هم داریو از گفته‌اش مطمعا نبود. اره خبر دارم اما باز هم کنجکاوم روابط بین هورسا و پروانه رو!
رایان اصلا... اون جادوگره که سپهر رو نابود کرد کیه؟
من حتی به ذهنم خطور کرده که این جادوگر همون پروانه است! مخصوصا وقتی گفت که هویتم رو کمی به یاد آوردم.
اره واقعا باید یه جلد چهارمی می‌بود! 

1