یادداشت نوید نظری

جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان
        بنا می‌کنم دیگر از امیرخانی کتاب نخوانم اما باز فریب می‌خورم و دست می‌گیرم و دست نمی‌دهد مگر اینکه دست‌م بندازد و تمام شود!
این بار هم سیاحت‌خوانی و سفرنامه
باز هم به شرق، منتها شرق خودمان!
ما حصل این خواندن شد اینکه دنبال همسفری هستم که بروم با او به هرات، همین وقت سال، بعد از زلزله که خرابی به بار‌ آورده و مظلومیت و حرمان در پاره تن ایران...
دقت نظر، نگارش بدیع، قدرت ارتباط با اهالی هرات، صداقت و صراحت،‌ شجاعت و آزادگی و ... همگی صفاتی است که نثر امیرخانی را خوانا، دل‌انگیز، اثر‌گذار و البته بی‌قرار می‌کند.
گزارش سنت‌ها، مشاهیر، آداب جوانمردی و تصوف، یادآوری میراث کهن ادبیات و عرفان و طریقت کمتر از در خواندن سفرنامه‌ای شاید دست دهد،‌ اما این که سفرنامه نیست این ایران‌نامه است.
آوردن متاعی از مادر دری به میهن فارسی! شاید آن‌جا حتی ایران‌تر باشد به حسب سنت، گذشته و پایداری
      
1

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.