یادداشت الهام مطیعیان

        چقدر سخته درباره این کتاب یادداشت نوشتن.
نویسنده همش می‌پرید وسط و با خواننده حرف می‌زد. این کارش اعصابم رو خورد می‌کرد. کلی وقت حوصلم سررفته بود از دستش. دلم میخواست رهاش کنم و برم سراغ کتابی که هزار صفحه من رو معطل یه روتین ساده نذاره. ولی دیدم نمی‌تونم. داستان تا ۷۵ درصد اولش اصلا کلایمکس نداشت حتی. اولش هم که سالک رفته بود بالای منبر و حسابی حوصله سر بر بود برام. الان که تموم شده و از دور دارم بهش نگاه میکنم حتی نمیفهمم ۷۰۰ صفحه چی داشت میگفت که انقدر طول کشید. ولی ۷۵ درصد رو که رد کرد حرف‌هایی زده شد که انگار جریان خون رو توی کتاب تند کرد. اخرش هم هیچ رخداد عجیب غریبی نداشت. فکر می‌کردم شاید نگه داشته واسه اون آخر و یه پیچش خاص و شوکه‌کننده بزنه. ولی نزد. یه جریان ساده بود با آدم‌های ساده. ولی من رو برد توی فکر. به اینکه آدم‌ها چقدر افسار زندگیشون دست خودشونه یا محیط زندگیشون و دیگران.
      
100

8

(0/1000)

نظرات

 چرا پس سه و نیم ستاره؟
امتیاز نسبتا بالایی دادین که
2

0

چون علی‌رغم ضعف‌هایی که گفتم ، همزمان اونقدر قدرت داشت تا من رو تا انتها بکشونه. به علاوه شخصیت‌پردازی بسیار خفنی داشت. شاید تحت تاثیر معروفیت کتاب ستاره دادم.  شاید یه نصفه ستاره زیادی بود😂😂😂
 

1

و شاید باید اینارم تو یادداشت میگفتین😁
@electo 

1

سقا  علمدار

سقا علمدار

7 روز پیش

قرار بوده این کتاب ادامه داشته باشه ولی اجل نویسنده سررسیده و نشده.
بخشی از حستون نسبت به پایان کتاب شاید به خاطر این باشه
3

1

پس آخرش رو کی نوشته؟ 

0

سقا  علمدار

سقا علمدار

7 روز پیش

منظورم اینه که قرار بوده جلدهای بعدی داشته باشه و داستان رو ادامه بده. ولی دیگه عمرش به نوشتن همین مقدار از کتاب رسیده. 
@electo 

1

اهان 👌🏻👌🏻
@Saqqa_Alamdar 

1