یادداشت مریم محسنیزاده
1404/5/21

جان اشتاینبک از نویسندگان طبیعتگرایِ کالیفرنیایی است که کتابهای معروفِ "موشها و آدمها"، "خوشههای خشم" و "شرق بهشت"، دو جایزهٔ نوبل ادبیات و پولیتزر را برایش به ارمغان آوردند. کتاب "دشت بهشت" دوازده داستان کوتاه هست که همه در فضایی واحد اتفاق میافتند. انگار نخ تسبیح همهٔ این داستانها، درهٔ دلانگیزی محصور میان تپهها به نام "لاس پاستوراس دل سییلو" در کالیفرنیا است که به "دشت بهشت" شهرت دارد. داستانهای "دشت بهشت" ساختاری کلاسیک دارند که راوی به شیوهٔ تعریف کردن، قصهها و ماجراها را بیان میکند. به همین دلیل، توصیفات زیادی توی داستانها به چشم نمیخورد. در بیشتر داستانها به خرافهگرایی اشاره شده و شخصیتها به بیماری مبتلا هستند یا در وضعیت نابهسامان به سر میبرند. داستانها هرچه جلوتر میروند بامزهتر میشوند و تمرکز هم به جای مکان روی شخصیتها میرود. شخصیتپردازیها و ترجمه هم با پیشروی کتاب بهتر میشوند. اما در چند داستان آخر، دوباره کشکمشها ضعیف شده و از جذابیت شخصیتها کم میشود و تمرکز داستانها روی فضا میرود. اسم برخی شخصیتها در چند داستان تکرار میشود. دیالوگها هم برخلاف زبان محاوره، به زبان معیار ترجمه شدهاند. بعضی از بخشهای کتاب، توصیفات رویایی از "دشت بهشت" میدهد که خواننده را هوایی میکند. عکس پیوستشده، نقاشی دلنشینی از Paola Fiorelle Berthoin است که با نام Las Pasturas del Cielo II از "دشت بهشت" کشیده شده. پ.ن: چرا چهار صفحهٔ آخر کتاب، همینجوری سفید رها شده بود! 🔺دربارهٔ داستانها: داستان اول دربارهٔ ساکنینان اولیهٔ دشت و چگونگی کشف دره توسط یک اسپانیاییِ مهاجر به سرزمین سرخپوستهاست. این بخش بیشتر شبیه یک گزارش یا مقدمهٔ تاریخی است. بخش دوم به خرافات مردم دربارهٔ مزرعهٔ بتل مربوط میشود. قطعه زمینی خالی از سکنه و پر از علف هرز که بین دو زمین کشاورزی مرغوب قرار دارد. ساکنان "دشت بهشت" این مزرعه را شوم میدانند، اما درنهایت شخصیتی که تقدیرش را نفرینشده میپندارد، به مزرعه رونق میدهد. بخش سوم دربارهٔ دختر زیبای یکی از ساکنینِ دره و چالشهای پدرش است. این بخش، شکل و شمایل داستانی و دیالوگهای بیشتری دارد. شخصیتها هم کنش بیشتری دارند. پدر خانواده، شخصیتی متعصب، شکاک و بلوفزن است که تلاش میکند دختر زیبایش را از نگاه پسران محفوظ دارد. یکی از داستانها دربارهٔ کودک چموشِ سرراهی از اهالی "دشت بهشت" است که که معلم با داستانهای پریان او را سر به راه میکند. داستان بعدی دربارهٔ بانوی ثروتمندی است که دختر مریضی دارد و به "دشت بهشت" مهاجرت میکند تا خوب شود. جالب است که یکی از شخصیتها در داستان یازدهم، خواندن تاریخ ایران را پاسخی برای رهایی از تقدیر شوم و شکستهای اقتصادیاش میداند.
(0/1000)
نظرات
1404/5/21
منم میخواستم اینو بخونم! مرسی از توضیح جامع و کامل از بین ۴تا کتابی که از جان اشتاینبک خوندم (موشها و آدمها، شرق بهشت، مروارید و جام زرین) شرق بهشت با اختلاف از همه محشر تره! اصن دیوانه شدم اون کتابو خوندم
3
1
1404/5/21
ترجمه بهرام مقدادی عالیه. ولی متاسفانه نسخهی کاغذیش گیر نمیاد فقط پیدیافش هست. من خودم به قیمت زیادی دست دو گیر اووردم. پیش از اون هر دو تا ترجمه دیگه رو امتحان کردم و از تعداد زیاد غلطای ترجمه کفرم درومد. هم ترجمه شهدی هم پارسای خیلی ضعیفن. @Maryanimator
1
مریم محسنیزاده
1404/5/21
0