یادداشت گل یاس دربار 🌱
1404/6/30 - 13:13
«برای چالز و آندره و همه کسانی که کشته شدند!» ی تجربهی به یادموندنی بود، ی ماموریت جذاب و ماجراجویی نفس گیر، داستانی که باعث شد خوشحال یا ناراحت شم و با شخصیتا همزادپنداری کنم؛ بهشون عشق بورزم! کتاب انتقام یک کتاب محشر بود که دلم نمیخواست تموم شه، دلم میخواست بخونم و بخونم و به ماجراجویی با گروه مقاومت ادامه بدم. دلم برای همهشون تنگ میشه. ژیانای درهمشکسته، تئوی مهربون، آدرین خیانتکار، لوریای رازآلود، جوزف دیوانه و در آخر پسرک باروتی:) بیصبرانه منتظر جلد بعدیاش هستم. با آرزوی موفقیت برای نویسندهی این کتاب، خانم زهرا هژبری و یا همون لیابانوی خودمون😔 پ.ن: ماموریتت با موفقیت انجام شد، از خوندنش لذت بردم و ی لبخند عمیقی زدم، یجوری که انگار ته قلبم میدونستم داستان شون تموم نشده و همهی اون جروبحثها، متلکها، شوخیا و ترکوندنای گروهشون، با اینکه کتابو بستم و تمومش کردم... ادامه داره و قرار نیست این داستان همینجا تموم شه.
(0/1000)
گل یاس دربار 🌱
1404/6/30 - 14:35
1