یادداشت مرضیهبانو
1404/2/11
نمایشنامه «سقف کلیسای جامع» نوشته آرتور میلر روایتی دو پردهای از احساس مدام ناامنی و نگرانی نویسندگان و روشنفکران ضد حکومتی شوروی است؛ احساسی ناامنیای که دامنه آن از شک به دستگاه حاکم فراتر رفته و حتی میان خود نویسندگان و روشنفکران حس بیاعتمادی ایجاد کرده است. عنوان نمایشنامهی «سقف کلیسای جامع» برگرفته از مکان اصلی رویداد است؛ اتاقی که زمانی محل اقامت سراسقف بوده و سقف آن را نقش کروبیان گرفته و ظاهری شبیه به سقف کلیسا دارد. این اتاقی از خانه قدیمی "مارکوس" یکی از شخصیتهای ماجراست. در بخش عمده نمایشنامه، شاهد حرفهای چهار شخصیت اصلی نمایش در این مکان و زیر این سقف هستیم. این احتمال وجود دارد که حکومت در سقف دستگاه شنود کار گذاشته باشد. آنها در حال گفتگو، بحث و چاره اندیشی برای مشکل پیش آمده برای زیگموند هستند. آخرین کتاب زیگموند ساعاتی پیش توسط امنیتی ها ضبط شده است و آنها حالا نمی دانند چه کار کنند. بحثهای آنها گاهی به اختلاف نظر، عصبانیت و اسلحه کشیدن هم میرسد. احساس ناامیدی و ناتوانی ناشی از نداشتن قدرت، آنها را به سوی تفسیرهایی از ماجرا میکشاند که نتیجهاش این است که گاهی یکدیگر را به جاسوسی متهم میکنند. دو رویکرد اصلی در گفتگوهای آنها مطرح است؛ دیدگاه اول که نظر آدریان، مارکوس و مایاست این است که زیگموند به عنوان یک نویسنده مهم و نخبه کتابش را از دولت پس بگیرد و از کشور خارج شود. دیدگاه دوم که فقط خود زیگموند موافق آن است ماندن در کشور است. حتی اگر اثرش را از دست بدهد و به زندان بیفتد. میلر با طرح این مسئله بازهم پرسشهای مهمی را پیش روی مخاطب اثرش قرار میدهد؛ اینکه کدام یک از این راهها درست و اخلاقی است. یکی دیگر از موضوعات نمایشنامه که نسبت به مشکل زیگموند در حاشیه است تلاش یک نویسنده امریکایی برای نوشتن درباره وضعیت سرکوب نویسندگان در شوروی است. درباره این موضوع نیز باز میلر با دیالوگهایی که شخصیتهای داستان دارند، مخاطب را در مواجهه با این سوالات قرار میدهد که آیا چنین کاری توسط یک نویسنده خارجی درست است؟ کمککننده است؟ همدلانه است؟ یا برای خودنمایی و آسوده کردن وجدان خود است؟ آیا اساسا فضای فکری و فرهنگی و رخدادهای سیاسی یک کشور دیگر برای نویسنده خارجی قابل درک است؟ آرتور میلر معمولا درآثار خود سوالات اخلاقی مرتبط با مقوله راستی و درستی نیز طرح میکند. در این اثر نیز چنین است. زیگموند جایی درباره تعریف و ماهیت دروغ سخن میگوید اما به نظرم در این اثر این مسئله در لابلای گفتگوهای دیگر گم می شود و کمرنگتر از سایر آثار میلر است. در مجموع این اثر دیالوگهای تامل برانگیز زیادی دارد که میتوان فراتر از موقعیت داستان به آنها فکر کرد. از آنجا که این اثر کاملا بر گفتگوهای شخصیتها بنا شده ممکن است خواندن آن برای همه مخاطبان به یک اندازه راحت و مطلوب نباشد و در مجموع نیازمند صبر و حوصله زیاد است.
(0/1000)
مرضیهبانو
6 روز پیش
1