یادداشت آماریس

آماریس

1403/03/14

                من الان تمومش کردم، همین الان  ! 
و الان کاملا تو شوکم، واقعا نمیدونم چی بگم، شاید حتی بیشتر از دیزی دارکر شوکه شدم، وای لعنتی چی دارم میگم، البته که بیشتر شوکه شدم. این چه کوفتی بود؟؟؟؟! 
این اولین کاری بود که از خانم مک فادن خوندم و فقط میتونم بگم شگفت انگیز بود. خیلی از این کتاب خوشم اومد، و خب راستش بدون هیچ دروغ و ادایی، توی دو روز تمومش کردم :))) 
اصلا نمیشد بذاریش زمین، وای واقعا پیشنهاد میکنم. 
من الان جدی جدی تو شوکم! 
اسپویل ❌❌❌❌


باشه ولی خواهش میکنم بگین که خوندینش و من میتونم راجع بهش باهاتون حرف بزنم . 
حدس میزدم اون دکتر بک قلابی دیمن سایر باشه، چون امکان نداشت که توی راهرو ها پرسه بزنه، کاملا هم از نظرم رفتارای دکتر بک و رامونا عجیب بود، زیادی بی خیال و عجیب غریب بودن. 
بعد اینکه، موقع درگیری ایمی و اون دوتا عوضی ، یه استرسی کشیدم که نگین! اصلا مگه ممکن بود کتابو بذارم زمین؟؟؛ البته خیلی عجیب حدس میزدم یه بیماری پیداش بشه و ایمی رو خلاص کنه و عجیب تر، یه لحظه به ذهنم رسید که اون دن عنکبوتیه « باشه ولی فقط من بودم که فکر می کردم اسمش بیش از حد خنده داره؟ 🤣🤣🤣🤣»  چون بین تمام این قضایا تنها بیماری که ازش نام برده شده بود ولی در معرض مرگ قرار نگرفته بود و مثل جید عوضی در نیومد، همین دن عنکبوتی بود . 
و خب جید، نمیدونم چرا ولی من الان همزمان دارم فیلم اکادمی امبرلا رو میبینم و به طرز عجیبی، این جید واسم شبیه لایلا توی این فیلمه، نمیدونم چرا ها 😭🤣 
ولی خب واقعا از این قضیه ی دیمن سایر و جید شوکه شدم، ولی اونجا که مشخص شد مریضی دوست دختر کمرون و یه سری چیزای دیگه، همش زیر سر ایمی بوده و یا حتی وقتی فهمیدم توهم هاش در واقع اونقدرا هم مربوط به کار جید نبوده، واقعا قیافم دیدنی بود:))) 
اصلا نمیدونم این کتابو چجوری تموم کردم توی دو روز، همینجوری خوندم و نمیدونم چجوری تموم شد، ولی خیلی شوکه کننده بود، خیلی! :)




        

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.