یادداشت زهرا عالی حسینی
1403/10/14

یک مجموعه داستان ضد مدرسه، ضد جنگ، ضد تبعیض نژادی و... (از هم ردیف قرار دادن مدرسه با جنگ و تبعیض نژادی بسی خرسندم.) خوشحالم که ناطور دشت رو قبل از مجموعه داستان هاش خوندم. چون برای فهمیدن دنیای کتاباش، باید اون رو خونده باشی. سلینجر کسیه که به همهچیز عمیق فکر میکنه و همه چیز رو عمیقاً حس میکنه و اهمیت میده. کمتر آدمی با این ویژگی ها پیدا میشه... کسی که برای بِرک گریه میکنه... داستان های "من دیوونهام" و "گروهبان احساساتی" رو از باقیشون بیشتر دوست داشتم. و باید بگم منم مثل سانی وقتی داستانای اونو میخونم، صدای موسیقی رو میشنوم... سلینجرِ عزیز... پ.ن: جنگ سلینجر رو خیلی آزار داده. این رنج قلبی رو تو جای جای کتاباش میشه حس کرد. و واقعاً خوب تصویر حقیقی جنگ جهانی رو نشون میده. مخصوصاً تو داستان سوم. با بیان اینکه بازمانده ها چطور سعی میکنن از این جنگ پوچ کثیف بیمعنی یک مدال افتخار بسازن. گاهی نویسنده های ما سعی میکنن قصه های اونارو کپی کنن و به ما تعمیم بدن. ولی این قصه، قصه اوناست. قصه جنگ های ما خاورمیانهای ها یه چیز دیگست. قصه قدرت طلبی و بِکش بِکش و طمع کشورگشایی و نابودی و پوچی نیست. قصه ما قصه زور و تحمیل و خون و قربانی و ایستادن برای چیزهاییه که معنی دارن.
(0/1000)
نظرات
1403/10/15
چقدر بند آخرتون مهم و جالب بود. باید سعی کنیم داستان خودمون رو روایت کنیم؛ اصیلِ اصیل. داستان آن چه که زیست کردیم و واقعا مسئلهمان است، نه مسئله دیگران را.
1
1
زهرا عالی حسینی
1403/10/15
0