یادداشت سعید بیگی
1404/6/29 - 14:23
نثر کتاب خوب، روان و قابل قبول است، اما عالی نیست. این نمایشنامه داستان «هِکـــوب» همسر «پریـــام» شاه تروا است که در جنگ تروا اسیر دست یونانیان میشود. دو دخترش همراه او هستند؛ «کاساندرا» که همسر آگاممنون میشود و «پولیکسِنِه» که همراه و همنشین مادر پیرش شده است. سپاه یونان در ساحل تراکیه، آمادۀ حرکت به سوی یونان هستند که روح آشیل بر آنان ظاهر شده و درخواست یک قربانی انسانی بر روی مزارش، برای سرفرازی در دنیای دیگر میکند. نیمی از سپاهیان و سرداران موافق این قربانیاند و نیمی دیگر مخالف آن... . قصۀ نمایشنامۀ اوریپید زیبا بود و خواننده با دیدن ناجوانمردی پولیمِستُر و کشته شدن پسرِ نوجوانِ هکوب، از دست او ناراحت میشود و پس از انتقام گرفتن هکوب تا حدودی به او حق میدهد؛ هر چند دو فرزند پولیمِستُر نیز چون فرزندان کوچک هکوب بیگناه و بیتقصیر بودند و به خاطر خطای پدرشان مجازات شدند. این جنگ خانمانبرانداز و ویرانگر، زندگی هزاران تن از مردم تروا و یونان و مردم مناطق و شهرهای اطراف را از بین برد و ریشه در زیادهخواهی و طمع و ناپاکی و رذالت مرد و زنی آلوده و نیز حسادت خدایانی خودپسند داشت. در تمام دورانهای گذشته؛ ناجوانمردی و فریب و دورغ و تزویر، سرزنش و تقبیح شده و هیچ انسان آزادهای پیدا نشده و نمیشود که حق را به این افراد که چنین رفتار زشت و شرمآوری داشتهاند، بدهد. اما جالب است؛ همین امروز اگر ما مجبور به چنین رفتاری بشویم، ممکن است برای جلب منافع یا حفظ آن، به کارها و رفتارهایی بدتر از این هم دست بزنیم و هنگام سخن گفتن، دادِ مَردی و فُتوّت سر بدهیم. آری! همیشه سخن گفتن آسان است؛ اما وقتی پای عمل در میان میآید، بسیاری از ما در آزمون مردانگی به آسانی و ارزانی، مردود میشویم و شعارهایی را که میدادیم، فراموش میکنیم. «بزرگی سراسر به گفتار نیست دوصد گفته چون نیم کردار نیست!» منسوب به حکیم «ابوالقاسم فردوسی»
(0/1000)
نظرات
1404/6/29 - 15:13
ممنون از یادداشت خوب شما در تایید نکته آخر یاد این شعر از صائب افتادم: میان بلبل و پروانه فرق بسیار است کجا به رتبه کردار میرسد، گفتار
1
1
سعید بیگی
1404/6/29 - 16:54
0