یادداشت روشنا

روشنا

روشنا

1404/2/3

        در سال ۱۹۷۱ هنگام بازسازی مسجد جامع صنعا در یمن نسخه‌های خطی کشف شدند که رونوشت‌هایی از قرآن بودند. بعد از پژوهش‌ها مشخص شد ظاهراً این پوست‌نوشته‌ها ۹۲۶ نسخه از قرآن هستند. نکته‌ی جالب اما این بود که یکی از این نسخه‌های قرآنی، دولایه بود. یعنی متن اولیه‌ای داشت که پاک شده و از نو نوشته شده بود اما در طی سال‌ها با واکنش‌های شیمیایی که اتفاق افتاده بود، رنگ خط زیرین عوض و پدیدار شده بود. اما این قسمت جالب ماجرا نیست، قسمت جالب اینه که قرآن زیرین اولین و تنها نسخه از قرآن‌های غیرعثمانی است که یافت شده و امروزه ما در اختیار داریم. قرآن غیرعثمانی چیه؟ قرآنی که با نسخه‌ی رایجی که امروز داریم و عثمان در دوران حکومتش منتشر کرده متفاوته. این اکتشاف سر و صدای زیادی به پا می‌کنه. این کتاب ترجمه‌ای از مقاله‌ای در همین مورده که توسط دو ایرانی که استاد دانشگاه‌های هاروارد و آکسفورد هستن، نوشته شده.

مواجهه من با این مسئله چطور بود؟ خیلی بده که اطلاعاتی که همین‌طوری از جامعه به آدم میرسه تا این حد ناقصه. من همیشه فکر می‌کردم رویکرد رسمی عالمان اسلامی اینه که قرآن‌ها از ابتدا نوشته و نگهداری شدن و قرآن امروز ما همونیه که مردم اون روزگار مکه می‌خوندن. و وقتی فهمیدم این‌طور نیست و حتی عالمان اسلامی خودشون به تکثر قرائات و مصحف‌های صحابه اشاره کردن واقعاً شگفت‌زده شدم. و اصلاً تازه الان قضیه‌ی نگهداری از قرآن برام منطقی شد. ماجرای یک‌دست‌سازی قرآن توسط عثمان رو هم که کلاً نمی‌دونستم.
خلاصه اگه مثل من براتون سواله که مگه میشه قرآن این همه سال مونده باشه و هیچ تغییری نکرده باشه و از این حرفا، اول این ویدیو رو ببینید و بعد اگه دوست داشتید بیشتر بدونید نگاهی به این کتاب بندازید. البته کتاب بیشتر متن پژوهشی برای افراد تاریخدانیه که در این حوزه مطالعه می‌کنن ولی برای فرد عامی هم توضیحات خوبی داره.
https://www.aparat.com/v/o81pd22
(پی‌نوشت: در فیلم گفته شده قرآن‌ها بعد از پیامبر نوشته شدن، اما در همین کتاب پژوهشی نویسنده‌ها دلایلی مبنی بر این موضوع میارن که قرآن نمی‌تونسته بعد از وفات پیامبر نوشته بشه و در همون دوران زندگی پیامبر نوشته شده.)
      
266

32

(0/1000)

نظرات

ولی تنها نسخه ای که به صورت کامل نوشته شده و شان نزول و همه چیز قران درش اومده اونیه که بعد از فوت پیامبر توسط حضرت علی ع نوشته میشه حضرت  سه روز از خونه خارج نمیشن و میشینن و از رو نسخ خطی موجود یک قرآن کامل مینویسن 
حالا در همون احوال عثمان هم دستور میده که صحابه ای که اهل نوشتن قرآن بودند یک نسخه کامل از قران بنویسن و بیارن 
در نهایت این قرآنی که الان به ما رسیده مورد تایید امیرالمومنین علی علیه السلام هم بوده ولی کتابی که خودشون مینویسن پیش خودشون میمونه و الانم دست امام زمان عج هستش

بعد چند وقت پیش یک ویدیو تو اینستا دیدم جالب بود یک خاخام یهودی بود که رفت تو خزانه‌شون و کلی کتاب خطی و قدیمی از تورات و انجیل و قرآن اونجا بود. اصلا یه جایی بود  که واو. بعد گفت بیاید ببینید تنها کتابی که در طی سالیان کوچکترین تغییری نکرده همین قران. تورات و انجیلی بارها و بارها تغییر کردن و هیچ کدوم از نسخه ها شبیه هم نیستند

0

یافته‌های تاریخی همیشه ضربه‌های محکمی به ادیان زده. طی صد سال اخیر بارها انجیل و تورات به همین خاطر زیر سوال رفتن.  
5

0

روشنا

روشنا

1404/3/31

فکر می‌کنم این خاطره از جوزف کمبل در این مورد صادقه:

می‌بایست در یک برنامهٔ نیم‌ساعتهٔ تلویزیونی شرکت می‌کردم و مصاحبه‌کننده هم مرد جوان باهوشی بود که با دیدن من بلافاصله گفت: «من آدم بی‌رحمی هستم، حالت را جا می‌آورم، حقوق خوانده‌ام».
چراغ قرمز روشن شد و او شروع جنجالی داشت: «اسطوره یعنی دروغ؛ اسطوره دروغ است».
با تعریفی که از اسطوره داشتم، پاسخ دادم: «نه، اسطوره دروغ نیست. اسطوره سازمانی از انگاره‌ها و روایات نمادین، استعاری بودن هر تجربهٔ ممکن انسانی و به‌کارگیری و پیاده کردن فرهنگ موجود در زمان موجود است».
او دوباره تأکید کرد: «دروغ است».
«استعاره (metaphor) است».
«دروغ است». 

1

روشنا

روشنا

1404/3/31

تقریباً بیست دقیقه‌ای به همین منوال گذشت. حدود چهار یا پنج دقیقه‌ای پیش از پایان برنامه، ناگهان متوجه شدم این مصاحبه‌گرِ جوان واقعاً نمی‌داند استعاره یعنی چه، و بنابراین مصمم شدم او را سر جایش بنشانم، کاری که او می‌خواست با من بکند.
گفتم: «نه، من به شما می‌گویم که استعاره است و شما مثالی از استعاره برای من بزنید».
او پاسخ داد: «شما برای من مثالی بزنید».
من سر لج افتادم، «نه، الان من دارم پرسش می‌کنم و از شما می‌خواهم مثالی از استعاره بزنید. هر چه باشد سی سال بیخودی معلم مدرسه نبودم».
مصاحبه‌کننده به‌کلی گیج شد و به‌ناچار گفت: «بیایید حالا با یک معلم مدرسه باشیم». و وقتی که فقط یک دقیقه و نیم دیگر تا پایان برنامه باقی مانده بود بر خودش مسلط شد و گفت: «سعی خودم را می‌کنم. جان، دوستم، خیلی تند می‌دود. مردم می‌گویند او مانند آهو می‌دود. خب این استعاره است».
و همین‌طور که آخرین ثانیهٔ برنامه تمام می‌شد جواب دادم: «اما این استعاره نیست. استعاره این است: جان آهوست».
دوباره به من شلیک کرد: «این دروغ است».
«نه، این استعاره است». 

1

روشنا

روشنا

1404/3/31

نمایش تمام شد. در آن برخورد، نشان دادیم که ما چه فهم مشترکی از استعاره داریم.
خودم را متقاعد کردم که نیمی از مردم جهان فکر‌ می‌کنند استعاره‌های روایات دینی‌شان واقعیات مسلم‌اند و نیمِ دیگر بر این باورند که آن‌ها اصلاً واقعیت نیستند. و درنتیجه ما آدم‌هایی داریم که خود را مؤمن می‌پندارند، زیرا استعاره را همان واقعیات می‌پذیرند؛ و آدم‌هایی که خودشان را ملحد می‌دانند، زیرا به نظرشان استعارهٔ دینی دروغ است.
 از کتاب تو، آن هستی؛ دگردیسی در استعاره‌های دینی.

ببخشید که طولانی شد 😅 

1