یادداشت عرفان صادقی

        به نظرم داستان "بوف کور" از شدت غمِ زیادش، عجیب و غریب به نظر میاد.
 یعنی چنان اندوه و افسردگیه عمیقی روی داستان سایه انداخته که گاهی فهم مطالب کتاب، سخت و ناممکن میشه. حتی بعضی اوقات خواننده‌ خط زمانی داستان رو گم میکنه، درست مثل شخصیت اصلی کتاب که توی خودش گم میشه و یه حالت وهم‌ و شک براش ایجاد میشه. همه‌ی این‌ها نشون میده که این داستان شاهکاره و "صادق هدایت" به خوبی فضای افسرده، ترسناک، تاریک و غمگینِ داستان رو به قلم کشیده.
  ولی باید اعتراف کنم جاهایی از داستان رو نمی‌فهمیدم و سطح کتاب بیشتر از ذهن و آگاهی من بود، البته جای تعجب نیست چون این کتاب پر از نماد و استعاره‌‌ست و در نهایت کتاب مشکلیه‌. خلاصه که اگه با یه بار خوندن این کتاب توقع یا ادعای فهمِ کاملش رو داشته باشیم جای تعجب داره!
  داستان کتاب جوریه که فکر می‌کنم  اگه چندین بار دیگه‌ هم بخونمش بازم به درک و فهم کاملی ازش نمی‌رسم و همیشه مطالب عمیقی واسه اکتشاف و تفکر توی داستان وجود داره. 
      
250

40

(0/1000)

نظرات

من بوف کور رو درک نکردم
3

0

این کاملا عادیه
ولی توصیه می‌کنم چندتا فیلم از تحلیل کتاب بوف کور داخل یوتیوب یا آپارت ببینید و بعد کتاب رو سطحی بخونید، بدون اینکه بخواید واسه جملات یا کلماتی که نمی‌فهمید مکث کنید و زیاد روش فکر کنید. اینجوری باعث میشه یه کلیاتی از کتاب دستگیرتون بشه و بخش‌هایی از کتاب رو درک کنید. این کلیاتی که از کتاب به دست میارید برای دوباره خوانی و درک کامل کتاب خیلی مفیده. 

1

توصیه شما بسیار کاربردی برای هرکتابیه اما وقتی کتابی مانند بوف کور رو یه نویسنده با گرایس فلسفی خودش نسبت به جهان نوشته (صادق هدایت) به نضرم تحلیلش پیچیدس
@Erfansa 

0

درسته پیچیدست و دوباره‌خوانیِ کتاب به خواننده بستگی داره که آیا علاقه‌ای به کشف این پیچیدگی داره یا نه.
@rezach74boy 

0

تنها نیستید ، برای من هم همین شکلی بود
البته وقتی برای بار دوم می خونمش ، انگار درک بیشتری ازش پیدا میکنم و فهمش راحت تره
ولی منم موافقم که این کتاب جوریه که انگار هر چقدر هم بخونیش باز قسمتی کشف نشده  برات باقی میمونه
1

1

ممنون از وقتی که گذاشتید و خوشحالم از این که هم‌نظریم،
درسته و شاید همین پیچیدگی متفاوتش کرده 

1