یادداشت اردلان کیخسروی

        آرمانشهری در انسانی نیک‌سرشت که اطرافیانش او را بخاطر نهاد پاکش ابله می‌خوانند و به سخره‌اش می‌گیرند لیک ارزش او از تمام آنها بیشتر است و در کمال صافی قلبش دارای فکرتی عظیم است که گاه اطرافیان را در القای این صفت به شک می‌اندازد و از خود شرمسارشان می‌کند
      
613

40

(0/1000)

نظرات

محیا ومهنا

محیا ومهنا

4 روز پیش

عالی

0

توجه کردی در پارت دوم داستان که فکر میکردن به مال و منال زیادی رسیده لحنشون با پرنس خیلی عوض شد؟شاید در پارت دوم تعداد دفعاتی که ابله خطاب شد به تعداد انگشتای دست رسید همون قضیه آستین نو بخور پلو شد.
4

0

لحنشون را بخاطر جایگاهی که یافت تا حدود زیادی عوض کردن ولی هیچوقت باطناً عوض نشدن 

0

آره دیگه در آواخر داستانم که متوجه شدم وضعش خیلی تغییر نکرده دوباره این لحن برگشت و این دورویی آدما رو نشون میده.به نظرم پرنس میشکین نمادی از یه انسان کامل بود تو ذهن خود نویسنده و اون مردمم به مرور زمان کسانی بودن که سعی میکردن با توهین سطح و شخصیت پرنس و بیارن پایین .واقعا بین کتابایی که جدیدا یا از قدیم از داستایوفسکی خوندم شخصیت مورد علاقم همین پرنس میشکینه
@Ardalankaykosravi 

0

البته بنظرم نباید از انسان های پاک‌سرشتی هم که پرنس را حمایت می‌کردن غافل بشیم مثلا بوضوح خانواده‌ی ژنرال پرنس را مورد حمایت خودشون درآوردن و حتی در آخر داستانم که پرنس بیماریش پیشرفت می‌کنه و هیچوقت صحت عقلش را بازنمی‌یابه همسر ژنرال مثل مادری مهربان به مراقبتش می‌ره یا گاوریلا که در اول بسیار بدنهاد بود خودش را اصلاح می‌کنه و از صدهزار روبل چشم‌پوشی می‌کنه
و بنظرم در کل پرنس موفق میشه که جامعه‌ی مسموم اطرافش را تا حدود زیادی پاک کنه و اون افراد شر را به خیر بدل کنه و این تأثیر یه آدم خوبه که داستایفسکی می‌خواد نشان بده اگرچه در انتها اون فرد نابود بشه  
 @alirezza 

1