یادداشت ناصر حافظی مطلق

قانون عشق و قانون خشونت
        قانون عشق و قانون خشونت

من این مطلب را تنها برای این می‌نویسم که لب گور ایستاده‌ام و نمی‌توانم ساکت بمانم.
لف تالستوی

۱)
"قانون عشق و قانون خشونت" کتابی است اثر "لف تالستوی" که در سال 1908 میلادی یعنی درست دو سال پیش از مرگ او نگاشته شده است. "تالستوی" در این کتاب که یک بیانیه اجتماعی- سیاسی است، مدعی است که به‌عنوان یک نویسندۀ در آستانۀ مرگ، راه‌حلی برای نجات بشریت امروزی ارائه می‌دهد. این کتاب به تعبیری بازنمایی و بازتاب نهایی تحول درونی نویسنده و بازگشت او به وادی ایمان مسیحی است. نویسنده‌ای که کلیسای ارتدکس او را مرتد خوانده بود، با این کتاب و با زبانی غیرمستقیم اتهام ارتداد را به خود نهاد کلیسا برمی‌گرداند که از دید "تالستوی" پیام واقعی و بنیادین مسیح را به نفع خود مصادره و تحریف کرده است.

۲)
"تالستوی" در این کتابِ صریح و محکم، قانون خشونت در جوامع انسانی را که جلوۀ آن در جنگ و تنش و ساختار نظامی و فرقه‌ای و مجازات قضایی و مذهبی و ... قابل‌مشاهده است، با قاطعیت متهم می‌کند و مردود می‌شمارد و در مقابل بازگشت به پیام صلح و عشق راستین در آموزه‌های مسیح را راه نجات بشریت می‌خواند. او معتقد است تمام آنچه را در جهت تغییر اجتماع و اصلاح دیگران بیان‌شده و راهکارهای حکومتی و نهادی مربوطه را باید کنار گذاشت و به اصلاح درون و افزایش آگاهی در خویشتن پرداخت و عشق را نه به مفهوم رمانتیک، که به مفهوم جهانیِ نیکی و عشق ورزیدن به بشریت، جایگزین تمام روال جاری کرد.

۳)
او رویکرد سیاسیِ مبتنی بر عدم مقاومت مقابل شر را تبلیغ می‌کند و معتقد است چنین مقاومتی خود تشدید خشونت دوطرفه است و نتیجه‌ای جز تکرار چرخۀ باطل خشم و نزاع در پی ندارد. در میان جملات نویسنده، انتقادات صریح او به حکومت وقت روسیه تحت زعامت تزار مشهود است و در مقابل، رویکردهای تقابلی سوسیالیست‌ها و روش انقلابی آن‌ها را هم امتداد همان ظلم و خشونت رایج می‌داند که فقط لباس آن عوض‌شده و جلوه‌ای عوام‌پسندانه‌تر یافته است. "تالستوی" آن اندازه زنده نماند که شاهد وقوع انقلاب اکتبر 1917 باشد، اما پیش‌بینی‌های او در مورد این انقلاب، چه در مورد وقوع آن و چه در باب نتایج وحشتناک آن، کاملاً درست از کار درآمد. نظریه‌پردازان انقلاب سوسیالیستی روسیه نظیر "لنین" و "پلخانوف" در مقالاتشان در مورد "تالستوی" ضمن ادای احترام، این رویکرد او را به‌نقد کشیدند، ولی گذر زمان اثبات کرد که چه کسی در سمت درست تاریخ ایستاده است. کتاب "لف تالستوی، به‌مثابۀ آینه انقلاب روس" مجموعۀ مقالات "لنین" و "پلخانوف" در مورد "تالستوی" است که در سال ۱۳۹۶ به ترجمۀ "سیاوش فراهانی" و در نشر "ثالث" به چاپ رسیده است. 

۴)
هر فصل از کتاب "قانون عشق و قانون خشونت" با گزین‌گویه‌هایی از اندیشمندان بزرگ تاریخ شروع می‌شود. "تالستوی" نسخۀ کامل‌تر این گزین‌گویه‌ها را در دو کتاب به نام‌های "روزشمار دانایی: تأملاتی برای تمام روزهای سال" و "خواندنی‌های روزانه" گردآوری کرده. کتاب "روزشمار دانایی" در سال ۱۳۹۹ و به ترجمۀ "امید ورزنده" در انتشارات "نگاه" منتشرشده است. این کتاب ترجمۀ دیگری با نام "گاهنامۀ خرد" نیز دارد. کتاب "قانون عشق و قانون خشونت" نیز در سال ۱۳۹۹ و به ترجمۀ "شهاب‌الدین عباسی"، در انتشارات "مروارید" چاپ‌شده است.
      
52

3

(0/1000)

نظرات

خیلی دوست داشتم بدونم تولستوی نهایتاً به چه نظری رسید 
که خداروشکر تا حدی فهمیدم
1

1

کتاب "راه رفتن با کفش‌های تولستوی" رو از دست ندید.  

1