یادداشت محمد مهدی
1403/10/28
باسمه 🔰 یادم میاد زمانی که توی گودریدز بیشتر فعال بودم، یه بازهای پشت سر هم تعریف کتابی از یه نویسندهای کاتالونیایی رو میخوندم تحت عنوان «سایه باد». این شروع آشنایی من بود با مجموعه «گورستان کتابهای فراموششده» و آقای ثافون. یه مدت هم خودم بررسی کردم و نهایتاً تصمیم گرفتم که مجموعه رو با یه تخفیف مناسبتی خوب تهیه کنم تا بعد از پایاننامه بخونم [الآن که نگاه میکنم هم اگه اون موقع نمیخریدمش، احتمالاً دیگه باید باهاش خداحافظی میکردم 😂]. 🔰 اما چرا اینقدر طول کشید تا شروعش کنم؟ حجم زیاد هر جلد، مجموعهای بودن و تمایل به اینکه سر فرصت بخونمش باعث شد بین خریدن و خوندن حدود یه سال فاصله بیفته؛ مسئلهای که با مشغلههای کاری هم تشدید شد... همه این موارد باعث شد خوندنش دوماهی طول بکشه... مسیری با فراز و نشیب مختلف... 🔰 الآن که کتاب تموم شده و در این نقطه پایانی، از کتاب راضی هستم. بدون تعارف، اون شکلی که فکر میکردم از اولش دیوانهوار کتاب رو دست میگیرم و شب و روز ندارم تا تمومش کنم، نبود! روند کتاب بعضی جاها از رمق میافتاد، بعضی جاها رفتارها منطقی نبود و توصیفات بعضاً زیاده از حد، تمرکز رو کم میکرد؛ اما وقتی قلق داستان دستم اومد، برام خوب و جالب شد و همراهش شدم. 🔰 دنیای کتاب، دنیای سیاه و تیرهای هست که مریضهای جنسی و روانی نقش زیادی توش ایفا میکنن. بعضی جاها طنز داریم و بعضی جاها ترس. موارد تاریخی، عاشقانه، اکشن و... هم جایجای کتاب هستن؛ همه در بستر داستانی که لایهلایه جلو میره و کشف میشه. همین لذت اکتشاف جهان کتاب در بستر شهری مثل بارسلون، واقعاً جذابیت بالایی داشت. 🔰 چاپ کتاب خوبه و علیرغم حجمش، وزن کمی داره. ترجمه هم در مجموع خیلی خوبه؛ منتهی توی محاورات، انگار یه سردرگمی بین شکستهنویسی و نوشتن معیار وجود داشته که جالب نبود. اشکالات ویرایشی کمی هم در متن به چشم میخوره. یه چیزی که خیلی توی ذوق زد، نقشههای آخر کتاب از شهر بارسلون بود که میتونست توی ایجاد حافظه تصویری حین مطالعه کمک زیادی بکنه؛ اما با کمترین کیفیت ممکن چاپ شده بودن... ✅ این کتاب (و احتمالاً این مجموعه) رو به کی توصیه میکنم؟ اگه امکان مطالعه توی یه زمان طولانی رو دارین - مثلاً روزی ۲۰ صفحه - به مرور بهتون میچسبه؛ در غیر این صورت شاید گزینه مطلوبی برای شما نباشه. اگه موازیخوان هم هستین که چه بهتر!
(0/1000)
نظرات
1403/12/12
در مورد بند سوم ، فکر کنم اینکه یه کتاب رو دست نمی گیریم جوری که از زندگی بیفتیم و شب و روزمون یکی بشه ، تقصیر کتاب ها نیست! بعضی وقت ها کتاب ها واقعا خوبن و اگه به دست "ما"ی چندسال پیش رسیده بود براش شب و روزمون یکی می شد. ولی در گیر و دار فرآیند بزرگسالی یه سری کارهای مشخص و وظایف روزانه هست که باعث میشه اونطوری غرق نشیم... شاید.
1
1
1403/12/13
یه سوال به نظرتون کتاب ارزش خریدن داره و طوریه که بخوایم هی توش یاداشت بنویسیم و خط بکشیم یا نه قرض بگیرم بخونم هم جوابه
3
1
1403/12/13
بستگی داره که دنبال چی باشین. جدا از یه سری عبارات و جملات جالب توجه، برای خودم ترکیبها و اصطلاحات ادبی متن خیلی جالب بود؛ جوری که موقع خوندنشون کیف میکردم. مترجم هم از پس کار خیلی خوب بر اومده. این موارد رو من سعی میکردم برای خودم ذخیره کنم؛ اما در خصوص اینکه شما ممکنه چی مطلوبتون باشه، نمیدونم. من خودم بودم، میخریدم؛ اما به صورت کلی بخوام یه پیشنهاد بدم، میگم که قرض بگیرید و تا یه جایی - نه خیلی هم زیاد - پیش برید. اگه دیدین لازمه، اون موقع تهیهاش کنین. حالا بریدههای کتاب رو توی بهخوان یه نگاه بندازین شاید کمک بیشتری کرد.
0
محمد مهدی
1403/12/13
1