یادداشت فرشته غلامی
6 روز پیش
#معرفی_کتاب «نه... حق نداریم که دربارهی انسان شک کنیم... من معایب انسان را خوب تشخیص میدهم! ولی معتقدم، میخواهم معتقد باشم که عمدهی این معایب، نتیجهی زندگی در جامعهی فعلی است... باید در برابر وسوسههای بدبینی مقاومت کنیم... باید به انسان ایمان بیاوریم! در انسان کششی باطنی، کششی خللناپذیر به سوی کمال هست... و باید با شکیبایی بر این آتشِ مانده در زیر خاکستر آنقدر بدمیم تا روشن شود... تا شاید روزی شعله بکشد!» از متن کتاب👆 «خانوادهی تیبو» رمانی چهار جلدی از روژه مارتن دوگار و از آثار کلاسیک ادبیات فرانسه و برندهی جایزهی نوبل ادبیات در سال ۱۹۳۷ داستان کتاب همانطور که از اسمش پیداست داستان یک خانواده است و بهتر است بگویم داستان دو برادر است به نامهای آنتوان و ژاک، دو برادر با دو سرشت کاملا متفاوت! داستان در اوایل قرن بیستم رخ میدهد و به تدریج وارد جنگ جهانی اول میشود. ترجمهی کتاب که کار آقای ابوالحسن نجفی است بسیار خوب و روان و هنرمندانه است، دو جلد اول به راحتی پیش میرود، جلد سوم چون شرح اتفاقاتی است که به وقوع جنگ جهانی اول پرداخته و افکار سیاسی مخصوصا سوسیالیستی وارد فضای داستان و گفتگوی شخصیت ها میشود از سرعت داستان کمی کاسته میشود اما در جلد چهارم باز هم داستان به نسبت روان میشود. اگر میخواهید در مورد جنگ جهانی اول کتابی خوب و ملموس و در بستری از یک داستان زیبا مطالعه کنید، این کتاب، پیشنهاد بسیار خوبی است. میخواستم یادداشت مفصلی بر کتاب بنویسم اما دیدم صحبتهای آقا در مورد کتاب خواندنیتر است! رهبر انقلاب در سفر به کرمان در سال ۸۴ و دیدار با دانشجویان با اشاره به مطالعه این کتاب میگویند: «چند سال قبل، از یک نویسندهٔ قویِ فرانسوی رمانی خواندم به نام «خانوادهٔ تیبو». البته آن نویسنده، معروف نیست؛ اما این رمان خیلی قوی است. معمولاً رمانهای بزرگ و قویِ فرانسویها و روسها و دیگر کشورهایی که رمانهای بزرگ از آن جاها منتشر شده، تصویر هنرمندانهٔ واقعیتهای زندگی است. شما کتابهای بالزاک یا ویکتور هوگو یا نویسندگان روسی را ببینید؛ اینها تصویر هنرمندانهای است از واقعیتهایی که در متن جامعه جریان دارد. این کتاب هم همینطور است. در آن جا، مجموعههای چپ و سوسیالیست در فرانسه و آلمان و اتریش و سوئیس چقدر تلاش کردند برای این که بتوانند جلوی جنگ جهانی اول را - که استشمام میکردند جنگی دارد راه میافتد - بگیرند؛ اما نتوانستند و همهٔ این تلاشها هدر رفت. تلاش آنها برای ایجاد حاکمیت سوسیالیستی بود. بعد از اندکی، این حاکمیت در روسیه ی تزاری به وجود آمد؛ آن هم شد یک تجربهٔ ناموفق دیگر برای این حرکت غربی. تجربهٔ شوروی هم تجربهٔ غربی هاست؛ متعلق به شرق نیست. درست است که در بلوک بندی میگفتند شرق و غرب، اما آن هم متعلق به اروپاست؛ آن هم برآمدهٔ از افکار اروپاییها و از تفکر مارکس و انگلس است؛ یعنی یک تجربهٔ ناموفق.» یک بار دیگر طی بازدید از نمایشگاه کتاب در اردیبهشت سال ۱۳۹۷ خاطرهای بدین مضمون در خصوص کتاب و ترجمهی آن ذکر میکنند: «سالها قبل ابوالحسن نجفی با آقای مرحوم حبیبی و چند نفر دیگر از بزرگان ادبیات آمدند پیش ما. من پرسیدم «شما مترجم «خانواده تیبو» هستید؟» آقای نجفی از اینکه من اسم این رمان را بلدم تعجب کردند. بعد که نشستیم من از رمان تعریف کردم و نقدی هم به ترجمه ایشان گفتم. آقای نجفی با تعجب بیشتر پرسید: «شما واقعاً هر چهار جلد را خواندهاید؟ من اصلاً فکرش را نمیکردم شما حتی اسمش را شنیده باشید! … کتاب خانوادهٔ تیبو رمان خیلی خوبی بود که متأسفانه در حد قدرش معروف نشد.» #یادداشت #خانواده_تیبو #روژه_مارتن_دوگار #ابوالحسن_نجفی #نشر_نیلوفر #کلاسیکخوانی
(0/1000)
زهرا رستاد
6 روز پیش
0