یادداشت نجمه حسنیه

حومه ی سکوت
        حومه‌ی سکوت را به سختی تمام کردم!
بارها در میانه‌ی خواندن، تصمیم گرفتم این عذاب را تمام کنم و کتاب را نصفه نیمه کنار بگذارم؛ اما صبر کردم. صبر کردم تا شاید در صفحه‌های پیش‌رو، ورق بگردد و چیزی جذبم کند. اما نشد! کتاب پر از اشکال بود. قلم گیرا نبود.

ژانر فانتزی، بخاطر آن‌که در قلمرو خیال و خلاقیت است، دست نویسنده را برای تاختن حسابی باز می‌گذارد. ساختن تصاویر خاص، فضاهای عجیب، آدم‌های متفاوت و اتفاقات جادویی اصلا برگ برنده‌ی این ژانر است!
 نویسنده کتاب اما، به جای استفاده از خلاقیت و قوه‌ی تخیل خودش، از خیال و خلاقیت رولینگ و رمان هری‌پاتر بهره برده بود. فضاسازی، شخصیت‌ها و خیلی از فاکتورهای اصلی رمان کپی شده از رمان هری‌پاتر بود. این البته بخشی از ایرادات این کتاب است! از جمله اشکالات کتاب وجود نام‌ها و تقویم کاملا ایرانی در عین وجود فضا و ساختمان‌ها و لباس‌های کاملا غیرایرانی‌ است. تضادی که بشدت اذیت کننده بود و فضای داستان را مصنوعی کرده بود. دیالوگ‌های کلیشه‌ای، اتفاقات قابل پیش‌بینی و... از دیگر ضعف‌های این رمان هستند. البته که اگر نویسنده چیزی برای کشف کردن گذاشته بود، تعلیقی در داستان کاشته بود، شاید این ضعف‌ها قابل چشم‌پوشی بود و رضایت خواننده جلب می‌شد. اما دریغ از تحریک حس کنجکاوی. دریغ از غافلگیری؛ سرتاسر داستان پر بود از  وقایع خسته کننده و اتفاقات روزمره شخصیت‌ها. توضیحات اضافی که اگر از داستان حذف می‌شدند اتفافی نمی‌افتاد. وقایعی که نه به شخصیت‌پردازی کمک کرده بودند نه به پیش‌بردن ماجرای داستان. توضیح صبحانه خوردن شخصیت اصلی و جر وبحث‌های کلیشه‌اش با شخصیت‌های دیگر!
و ضربه نهایی، پایان‌بندی جلد ۱ بود! رها کردن خواننده در حاله‌ای از ابهام، برای جذب او به خواندن جلد۲ که حقیقتا منسوخ‌ترین شگرد برای جذب مخاطب است.

در نهایت، از ۱۰ نمره‌ی ۱ را به این رمان می‌دهم. 
      
24

2

(0/1000)

نظرات

داستان هر جلد کتاب هری پاتر اینه که هر سال یه پسر جادوگر که والدینشو ولدمورت کشته میره مدرسه جادوگری و یه سری اتفاقات میفته که اون حلشون می کنه و بعد بر می گرده خونه‌ کسل کننده ای که کسی اونجا دوستش نداره و تو جلد آخر هم بعد یه نبرد بزرگ ولدمورت رو می کشه. داستان جلدهای این مجموعه چیه و شخصیت هاش کیا هستن؟ شما میگید  این مجموعه و شخصیت هاش کپی شده از اون مجموعه است. یعنی اینجا هم هر جلد داستان مجزا داره و قصه تو یه مدرسه  اتفاق میفته و دو تا پسر بچه و یه دختر و چند تا معلم جادوگری شخصیتای اصلی هستن؟ اینا رو می پرسم چون من این مجموعه رو کامل خوندم و با خوندن ریویوی عجیب شما واقعا برام سوال شده که شما این مجموعه یا دست کم همین جلد رو کامل خوندین. ممنون میشم جواب بدین. 

0

خب وقتی نمی‌تونی جواب بقیه رو بدی، مگه مجبوری تو ریویوت دروغ سر هم کنی؟ یعنی واقعا خیال می‌کنی سواد ادبیت از کسایی که این داستانو مناسب چاپ تشخیص دادن یا حتی از کتابدارای کتابخانه مونیخ که این مجموعه رو تو لیست کلاغ سفید قرار دادن بیشتره؟ 😐 درباره‌ی خوبیای این مجموعه تو ریویوهای خودم می‌نویسم، اما عجالتا و محض اطلاع، اون شگردی که بهش میگی نخ‌نما اسمش کلیف‌هنگره و نه تنها منسوخ نیست، بلکه فقط با استعدادترین نویسنده‌ها می‌تونن ماجراهای داستانشون رو طوری تنظیم کنن که کتاب دقیقا تو اون نقطه تعلیق به اتمام برسه.بله. تعلیق. همون چیزی که شما تو ریویوت به دروغ نوشتی در این کتاب وجود نداره. مثل دروغات درباره نبود شخصیت‌پردازی، پلات منحصربفرد و بدی زبان داستان و ابتکار نداشتن نویسنده تو فانتزی(این‌یکی که از رو طرح جلد معلومه😂). حالا خب عیبی هم نداره اینا رو ندونی. ایشالا تو هم یه روز اونقدر تو نوشتن پیشرفت میکنی که ناشرای معتبر کارتو لایق پذیرش تشخیص بدن. حسادت چیز خوبی نیست. به تو و باقی حسودا پیشنهاد میکنم این مجموعه رو کامل بخون و ازش یاد بگیر تا یه روز اگه ازت بر اومد بهترشو بنویسی. 😀 

0